گوگ تپه خالصه


چه دلنشين است شنيدن واژه «سلام» از زبان مردمی كه لبخندی هميشگی بر چهره مهربانشان دارند، آن هم زمانی كه تصور مي‌كنی در جايی كه برای سفر انتخاب كرده‌ای، غريبی و كسی را نمی‌شناسی، اما بعد از قدم‌زدن در كوچه پس‌كوچه‌های روستای گوگ تپه نظرت عوض می‌شود و تازه متوجه می‌شوی چقدر با اين غريبه‌ها‌ آشنا هستي. مردمی مهمان‌نواز كه سختی روزگار نتوانسته صفای لبخند را از چهره آفتاب‌سوخته آنها پاك كند، مردمی كه با دستان پينه‌بسته، دستت را به گرمی می‌فشارند. همان دستان چروكيده و پرمهری كه معجزه رويش گندم را از خاك رقم می‌زند و نان را از گندم. مردان و زنانی كه مهمان‌نوازی را افتخار خود می‌دانند و قناعت سرمشق زندگی ساده آنهاست. اين وصف مردمی شريف است كه در روستايی سرسبز و خرم روستای گوگ تپه خالصه زندگی می‌كنند.
با تقدیم خالص ترین درود ها خدمت تک تک اهالی محترم و خوب و صمیمی گوگ تپه خالصه که با تلاش و همت بلند خود ما را یاری نموده و پرورد گار متعال را سپاس می گویم که این توفیق بزرگ را به ما اعطا کرد تا در خدمت شما اهالی محترم و پر تلاش باشیم که با تلاش پر مهرتان توسعه و پیشرفت و بالندگی روستای گوگ تپه را رقم خواهید زد. من امروز با افتخار اعلام میکنم که مطالب بنده تنها انعکاس دهنده تنها بخشی از تلاشهای شما عزیزان می باشد.و از ارتباط صمیمانه و صادقانه همه شما در راستای تحقق اهدافمان که بستر ساز یک ارتباط نوید بخش برای شناساندن روستایمان می باشد نهایت تشکر را داریم.و ما را همیشه در کنارتان ببینید چون فقط با شما و همراه شما در آن چه که ترسیم کننده اینده روشن و روز های بهتر گوگ تپه خالصه است.و بطور قطع و یقین پیشرفت و توسعه گوگ تپه در گرو توانمندی تلاش خلاقیت و نواوری شما و شورا های محترم است.
به وبلاگ روستای گوگ تپه خوش آمدید! اول از حضور شما بزرگواران نهایت تشکر و قدردانی را دارم و امید وارم مطالب ارایه شده در وبلاگ رضایت شما را جلب نموده و اطلاعات هر چند مختصری را درباره روستای تاریخی و زیبای گوگ تپه خالصه در اختیار شما قرار بده و هدف فقط آشنایی و شناساندن روستایمان به هموطنان می باشدو اطلاعات ناقص بنده با ارایه مطالب شما کامل خواهد شدو منتظر همکاری تک تک شما هستم. دست تک تک شما را می بوسم.
و مناسبت های مذهبی (محرم ،تاسوعاوعاشورای حسینی -شبهای قدر --اربعین و...)و مناسبت های ملی(عید نوروز-شب یلدا - سیزده بدر -عید فطر -عید غدیرو...)-اماکن مذهبی(مساجد و حسینیه ها و زیارتگاه)- اماکن سیاحتی -رسومات محلی(ازدواج - عروسی - مراسم ختم و .....)- - باورها و اعتقادات -مشاغل مردم روستا - اقوام ساکن - چهره های ماندگار - ضربالمثل های معروف - فرهنگ لغات - قصه ها و اشعار - بازی های محلی - غذا های محلی -اورک سوزلری - بایاتیلار -را مفصل به خدمتتان ارائه خواهیم نمود.


موقعیت مکانی گوگ تپه خالصه[ویرایش]

روستای گوگ تپه خالصه از توابع شهرستان میاندواب از روستاهای بخش مرکزی شهرستان . گوگ تپه خالصه مرکز دهستان مرحمت آباد است .دهستان مرحمت آباد دارای ۱۲ روستا است (حسن کندی ،اوچ تپه کرد ،اوچ تپه قعله، اوچ تپه شهرک ،حاصل قوبی امیر آباد،حاصل قوبی افشار، تازکند حاصل قوبی،زنجیر اباد،کانیه سر ،یقین علی تپه،گوگ تپه لله) دهیاری دهستان مرحمت آباد به مرکزیت گوگ تپه خالصه

جمعیت و زبان روستای گوگ تپه خالصه :ساکنان گوگ تپه خالصه ترک‌زبان و روستاهای همجوار شمالی و شرقی آن نیز ترک‌زبانند و در برخی از روستاهای غربی و جنوبی مردمان کرد ساکنند. و طبق آمار ۱۳۸۵ تعداد ۲۸۱۳نفر در روستا ساکن هستند.
نویسنده:اسماعیل عبادی
نفرات منتخب شورای اسلامی روستای گوگ تپه خالصه:
۱- جناب آقای صاحبعلی بخشی زاده
۲- جناب آقای احد ابراهیمی
۳- جناب آقای علی علیزاده
۴- جناب آقای مهندس سیامک آزم
۵- جناب آقای بهزاد عباس زاده
عرض تبریک به برگزیدگان کاندیداهای منتخب محترم شورای روستای گوگ تپه خالصه:
به نام ایزد منان
اینجانب ضمن تشکر از حضور حماسی مردم فهیم روستای گوگ تپه خالصه در انتخابات ریاست‌جمهوری و شوراها، به اعضای جدید شورا های روستای گوگ تپه خالصه تبریک می‌گویم وآرزوی موفقیت می‌کنم.
نوید مسرت بخش انتخاب شایسته ی حضرات عالی را به عنوان انتخاب و کاندیدای شورای روستای گوگ تپه خالصه تبریک و تهنیت عرض می نماید.
ازدر گاه ایزد منان مزید توفیقات برای خدمتی سرشار از شور و نشاط و مملو از توکل الهی در جهت رشد و شکوفایی ایران اسلامی و روستای گوگ تپه خالصه شهید پرور مسالت دارد.
و شکر الله سعیهم.
انتخابتان را در کمال مفاخره و مباهات تبریک و تهنیت عرض می نمایم و به رسم ادب و ارادت و تجلیل و تبجیل از آن مقام شامخ و جاوید ، از باب تحفه و هدیه ، بضاعتی مُزجات و نوشته بی بدیل از طرف اینجانب تقدیم محضر ارزشمندتان می گردد.
تا بهار آرزوهای مرا ، گل بار رویا می کنی
زندگانی می نگاری ، مهربا نا ، شور دریا می کنی
می شوی آیینه ، می بینم حضور روشنی را در دلت
می بری با خود مرا با عشق ، عاشق ترین ناز تمنّا می کنی
امید واریم در کنف رب جلیل ، جامعه ی امروز و فردای ما همواره از برکات وجودی حضرات بهره مند باشد تا جویبار زلال علم در سایه این تلاش مقدس جاری باشد.
با امید به اینکه به یادگار بمانید و به روزگار بپایید.
انتخاب شایسته تان نویدی است مسرت بخش برای مردمی ارزشمند ، ولایی و غیور مردم شریف و متدین گوگ تپه خالصه که از این پس با اعتماد وافر و اطمینان خاطر از حمایت ها مساعدت های شما ها گام های استوارتری جهت ارتقا و پیشرفت گوگ تپه خالصه بر خواهند داشت.
دیده ی بیدار و امیدوار مردم گوگ تپه خالصه به شورا های متعهدی دوخته شده است که با شور و شعف و حس تعهد و مسئولیت ، ضمن انجام وظیفه ، در صدد تحقق پاسخگویی به انتقادات مردمی، مجدانه تلاش می ورزند.
اهتمام مستمر و گام های استوار و مطمئن شماها در مسیر پیشبرد، پیشرفت و ارتقای اهداف و آمال عالی روستای عزیزمان گوگ تپه خالصه، بسی شایسته ی تقدیر و تشکر است.
تجلیل از خادمانی که به لحاظ خدمت و فدا کاری برای پیشرفت کشور و مردم و ارتقاء فکر و اندیشه این سرزمین در بر پایی جامعه نمونه و الگو پیشتاز عرصه عالمیانند تلاشی است ماندگارسازد.آنچه را که ما بدان می بالیم.
ارادتمند همیشگی:اسماعیل عبادی



==!==
موقعیت مکانی گوگ تپه خالصه[ویرایش]

این روستا در واقع مرز منطقه ترک نشین و کرد نشین است و همجوار با روستا های تازه کند و دولت آباد و گنج آباد و خیرآباد که کرد نشین می باشند و روستاهای کانیه سر و حاصل قوبی و اوچ تپه و منصور کندی و یقین علی تپه که ترک نشین اند.و در طول تاریخ مورد تهاجمات متعددی از قبایل کرد نشین قرار گرفته است و در اوایل انقلاب جمهوری اسلامی ایران سپر دفاعی از ناحیه کردستان بود و شهدای زیادی تقدیم انقلاب نمود که انشائالله تک تکشان را معرفی خواهیم نمود.

موقعیت جغرافیایی روستای گوگ تپه: در طول جغرافیایی ۴۶ درجه و ۶ دقیقه شرقی از نصف النهار گرینویچ و در عرض ۳۷ درجه ۵۸ دقیقی ای شمالی استوا و در وسط جلگه های منتهی به دریاچه ارومیه با ارتفاع ۱۳۱۲ متر از سطح دریا قرار دارد و آب و هوای منطقه متغیر بوده و دارای تابستانهای نسبتاً گرم و زمستانهای مختصر سرد می باشد.
حکایت مردان بی ادعای گوگ تپه خالصه:
بسم رب الشهدا و الصدیقین
شهادت بالاترین پاداش و مزد جهاد فی سبیل الله است.مقام معظم رهبری
منَ المومنینَ رِجالُ صدَقوا مَا عَا هدُواللهَ علیهِ فَمنهم مَن قَضی نَحبحهُ وَ مِنهم مَن یَنتَظَر وَ ما بَدَلو تَبدیلا.....، لِیَجزیَ اللهُ الصِدیقینَ بِصِدقهِم
برخی از آن مومنان بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملاً وفا کردند، پس برخی بر آن عهد، ایستادگی کردند و برخی به انتظار مقاومت کردن هستند و هیچ عهد خود را تغییر ندادند، تا آن که خدا آن مردان راستگوی را از صدق ایمانشان پاداش نیکو بدهد.
آری سخن از شهید و شهادت و سخن از پاکی و صداقت و راستی و درستی است، سخن از عشق و عرفان و صفا و همدلی است، سخن از دوستی و صمیمیت و تمامی خوبی هاست ،سخن از مردانگی و جوانمردی و گذشت و ایثار و جهاد است. سخن از شهامت و شجاعت و دلیری است سخن از خلوص و بی ریایی و بی ادعایی است. سخن از خدایی شدن و تجلی زیباترین خصلت های پاک انسانی است. سخن از پرواز آسمانی شدن است.
سخن از شهید و شهادت، سخن از زیبایی و زهد و پارسایی و راز و نیاز است.
سخن از عزت و اقتدار و سر افرازی دین و میهن است.
سخن از شرف و استقلال و آزادی و آزادگی است.
سخن از لحظه های تاب لحظه های خدایی شدن لحظه های اوج گرفتن و پیوستن به معشوق است.
سخن از میهمانی خدا و تنعم از سفره ضیافت الهی است.
سخن از بزرگ مردانی به بزرگی تاریخ ولی بی ادعاست.
اینجا سخن از شهدای والامقام گوگ تپه خالصه می باشد.به راستی مگر می شود از این همه خوبی سخن گفت ؛ شهدا شمع محفل دوستانند؛ شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی و صلواتشان |عند ربهم یرزقون| اند و از نفوس مطمئنه ای هستند که مورد خطاب فد خولی فی عبادی و الدخولی جنتی پرورد گارند. اینجا صحبت عشق است و عسق و قلم در ترسیمش بر خود می بالند.
خداوند بزرگ جاودانگی را با وجود با برکت آنان هدیه نموده است، آنجا که درکلام زیبای الهی آمده است.
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلِ الله اَمواتاً بَل اَحیاء عِندَ ربهِم یَرزَقون
آری آنان پرورش یافتگان مکتب سید شباب اهل جنتند که همه هستی خویش را در راه عزت و عظمت دین و میهن، در طبق اخلاص نهادند.
عافیت طلبی، قدرت و ثروت و جلوه های زیبای دنیا یی در قاموس فکری شان جایی نداشت و مردانه به زیبایی از همه این ها عبور کردند.
عزت، افتخار، سر بلندی، سر افرازی و عظمت اسلام عزیز، هدفشان و رهایی از دنیا و تعلق به آن و پرواز به سوی ملکوت اعلی، بالاترین آرزویشان بود.
آنان رفتند تا اسلام عزیز و کیان ملک و میهن دوست داشتنی مان برای همیشه تاریخ، سر افراز و سر بلند باشند.
یادشان گرامی و راه سرخ و حسینی شان همواره پر نور و پر رهرو باد.
بیائید شهدا را بر یاد بسپرایم نه بر خاک!

همکاری در معرفی شهدای روستای گوگ تپه خالصه:
اهالی روستای گوگ تپه خالصه مانند همه مردم بزرگ ایران در دفاع مقدس مشارکت داشته اند و حاصل این جانفشانی ها تقدیم نمودن شهدای بسیاری است که تلاش خواهیم کرد ضمن معرفی این فداکاران بزرگ یاد و خاطره انان را هموراه گرامی بداریم و در استمرار راه آنان بکوشیم.
قصد داریم در این بخش به معرفی این شهدا و خاطرات آنان بپردازیم بنابر این از خانواده ها و یا نزدیکان این شهدای عزیز که اطلاعات و تصاویری از این شهدای گرانقدر دارند خواهشمندیم با ارسال آن به ایمیل زیر ما را در این رسالت بزرگ یاری نمائید.
ebadi.esmaeil@yahoo.com
شهدای جنگ تحمیلی روستای گوگ تپه خالصه: |ویرایش|


زنده یاد شهید نریمان عبادی
' اي خداي بزرگ ، اي آنکه نمونه ي بزرگي چون حسين عليه السلام را به جهان عرضه کرده اي، اي آنکه براي اتمام حجت به کافران وجودت... سياهي ها و تباهي ها را به آتش وجود حسين ها روشن نموده اي، اي آنکه راه پرافتخار شهادت را، براي آخرين راه حل انسانها باز کرده اي، اي خدا، اي معشوق من، اي ايده آل آرزوهاي مردم عارف، به من توفيق ده تا مثل مخلصان و شيفتگان ، در راهت بسوزم و ازين خاکستر مادي آزاد گردم. اي حسين عليه السلام، من براي زنده ماندن تلاش نمي کنم و از مرگ نمي هراسم ، بلکه به شهادت دل بسته ام و از همه چيز دست شسته ام ، ولي نمي توانم بپذيرم که ارزشهاي الهي و حتي قداست انقلاب بازيچه دست سياستمداران و تجار ماده پرست شده است.
قبول شهادت مرا آزاد کرده است، من آزادي خود را به هيچ چيز حتي به حيات خود نمي فروشم.
خدايا ابراهيم را گفتي که عزيز ترين فرزندش را قرباني کند، و او اسماعيل را مهياي قرباني کرد...
هنگامي که پدر کارد را به گلوي فرزندش نزديک مي کرد، ندا آمد دست نگه دار . ابراهيم آزمايش خود را داد، ولي اسماعيل هنوز به آن درجه تکامل نرسيده بود که قرباني شود، زمان زيادي گذشت تا قرباني کاملي که عزيزترين فرزندان آدم بود، به درجه ارزش قرباني شدن رسيد، و در همان راه خدا قرباني شد و او حسين بود. خدايا تو به من دستور دادي که در راه تو قرباني شوم، فوراً اجابت کردم و مشتاقانه به سوي قرارگاه عشق حرکت کردم... اما تو مي خواستي که اين قرباني هر چه باشکوه تر باشد، لذا دوستانم را و فرزندم را و عزيزترين کسانم را به قرباني پذيرفتي... و مرا در آتش اشتياق منتظر گذاشتي...

جهت مطالعه زندگی نامه اش از سمت چپ (خاطرات نریمان عبادی) استفاده کنید.
زنده یاد شهید جانباز سرهنگ صاحبعلی اکبری|ویرایش|
خانواده معزز شهید بزرگوار زنده یاد جناب سرهنگ صاحبعلی اکبری
با سلام و عرض ادب و احترام،

شهیدان، پرچم های همیشه در اهتزاز بر فراز قله های رفیع عزت و شرف و استقلال و ریشه های مستحکم در ژرفنای عنبر آمیز این سرزمین الهی هستند.
از خداوند بزرگ مسئلت می نماییم که ما را قدردان نعمت جمهوری اسلامی و رهرو راستین شهیدان والامقام گرداند و لیاقت خدمت صادقانه به خانواده های عزیز آن پرچم های سرخ شرف و آزادگی را نصیب ما فرماید.
من ا... النوفیق
شهیدان از می توحید مستند شهیدان سر خوش از جام الستند
نمردند و نمی میرند هرگز شهیدان زنده ی جاوید هستند



زنده یاد شهید فرامرز حسینی :
...با سلام و درود بيكران بر يگانه منجي عالم بشريت و نائب بر حقش امام خميني و با سلام و درود بيكران برخانواده هاي معظم شهدا و مجروحين و معلولين و اسراي جنگ تحميلي عراق و ايران ، پدر و مادرم از اينكه مرا پرورانده اند و زحمات طاقت فرسايي در طول زندگي من متحمل شده اند، از اينكه نتوانستم براي آنها فرزندي مثمرثمر باشم ،براي آنها از خداوند متعال شفاي عاجل وشاياني مي طلبم.... چنانچه اگر شهيد شدم در مرگم كمتر ناراحت باشيد و دوست دارم هر شب جمعه با خواندن يك آيه قرآن تسلي بخش روح من باشيد . هرچند نتوانستم خواسته هاي شما را برآورده سازم و زندگي لذت بخشي را به كشته شدن در راه خدا ترجيح دادم.
بسم رب الشهدا و الصديقين
شهادت موهبتي است که پروردگار عالميان نائل شدن به آن را براي بندگان خاص خود قرار داده است.
آناني که رهپويان صراط الي الله اند و در طي اين مسير ذره اي لغزش از خود نشان نمي دهند، تا آن جايي که آيينه ي تمام نماي "الذين قالو ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائکه..." مي شوند. آناني که آسمان ها و زمين تاب تحمل روح بلندمرتبه و الهي آنان را نداشته تا حدي که خداوند، خود خون بهاي آنان گرديد چرا که "من عشقني عشقته من عشقته قتلته من قتلته فعلي ديه فانا ديه" و چه مرتبتي از اين عظيم تر.
چه زيباست فرامرز، که شهادت او را برگزيد و او نيز شهادت را و چه زيباست حسینی ، که به چنان مقامي نائل شده که واژه ها را ياراي ستايش او نيست و چه زيباست حسین، که همچون چراغي فروزان همواره روشنايي بخش راه کساني است که در حال صعود به قله هاي پيشرفت ايران اسلامي اند.

زنده یاد شهید موسی افراسیاب:

بسم رب الشهدا و الصديقين
به نام انکه هم شاهد است و هم مشهود و به یاد یگانه ی شهادت آفرین
شهادت موهبتي است که پروردگار عالميان نائل شدن به آن را براي بندگان خاص خود قرار داده است.
خانواده معزز شهید بزرگوار زنده یاد جناب سروان موسی افراسیاب
با سلام و عرض ادب و احترام،
یا ایتها النفس المطمئنه -ارجعی الی ربک راضیة مرضیة -فادخلی فی عبادی-وادخلی جنتی سوره فجر۲۷ -۳۰
الا ای که با یاد پروردگار رسیدی به آرامشی و قرار / بیا این زمان سوی یزدان خویش به سوی خدا گام بگذار پیش
که هستی تو خشنود از کبریا زتو نیز راضی است یکتا خدا / کنون در صف بندگانم درآی به باغ بهشتم تو می کن سرای
سر شهدا را عاشقان و محبان حسین (ع) می دانند آنانکه به همراه کاروان حسینی از مکه به کربلا سفر کرده اند همچون علی اکبر ، فرزند جوان حسین (ع) که در مسیر راه به همه ی جوانان پیام داد : " آنگاه که در راه حق باشیم ، ما را از مرگ باکی نیست " .
و حسین (ع) این چنین اعلام کرد : " انی لا اری الموت الا السعاده ولا الحیاه مع الظالمین الا کبریا " / "مرگ را جز سعاد ت نمی بینم و زندگی با ستمکاران را جزخواری نمی دانم " .
همان گونه که امروز نیازمندی بشر به اخلاق و معنویت اسلامی روزافزون است قشرجوان هم به حاکمیت روح اخلاق و معنویت اسلامی به شدت نیازمند است واین نیازمندی ، دائمی و همیشگی است .
بسی مایه فضیلت است که یاد شهدا من جمله شهید موسی افراسیاب را زنده بداریم تا فانوس روشن چراغ راه تبار عاشقان و نوید بخش بشارتی نو باشد.
صبر و صلابت و بصیرت شما برادران ارجمندم ؛ آقای بهزاد و فرهاد افراسیاب فرزند بزرگوار شهید زنده یاد موسی افراسیاب نمونه در ارائه عملی الگوی اخلاق و معنویت اسلامی در اقشار مختلف جامعه و حاکمیت این روح الهی در سطح جامعه است که شایسته تقدیر و سپاس است.
با امید به اینکه فضای معنوی که مد نظر امام و اولیای معزز دین مبین اسلام بوده است به تدریج در همه ی جوامع اسلامی ، حاکم گردد و تحکیم و تقویت یابد.
زنده یاد شهید یوسف محمدزاده :
بلند قامت صبر، ای شکوه بی مانند به دست بوسی تو اهل عشق می آیند
' هر گاه دلم رفت تا محبت کسي را به دل بگيرد، تو او را خراب کردي، خدايا، به هر که و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستي، عشق هر کسي را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتي، هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم، در سايه اميدي، و به خاطر آرزويي، براي دلم امنيتي به وجود آورم، تو يکباره همه را برهم زدي، و در طوفان هاي وحشتزاي حوادث رهايم کردي، تا هيچ آرزويي در دل نپرورم و هيچ خيري نداشته باشم و هيچ وقت آرامش و امنيتي در دل خود احساس نکنم... تو اين چنين کردي تا به غير از تو محبوبي نگيرم و به جز تو آرزويي نداشته باشم، و جز تو به چيزي يا به کسي اميد نبندم، و جز در سايه توکل به تو، آرامش و امنيت احساس نکنم... خدايا ترا بر همه اين نعمتها شکر مي کنم.'
زنده یاد شهید چپار ولی زاده |ویرایش|
تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم تبسمی کن و جان ببین که چون همی سپرم
سفر مرگ را گریز نشاید و رفتن از این سرای به خانه دیگر را همه باید، اما اینکه چگونه باید رفتن و با کدامین توشه و چه باید نهادن و اما زیباست عمری خمودن و سر در خویش چون مردۀ متحرک؟ آیا به جاست سالیانی دلبری مال و مقام و آنگاه بی وفائی معشوق در قیامت؟ آیا نکوست سکوت با دیدن حسین در دشت کربلا؟ نه نه زیباست جوان مردن ، زیباست برخاستن و به یاری فرزند امام زمان(عج) شتافتن و لحظاتی با لباس رزم به حضور جد بزرگوارش امام حسین مشرف شدن
' خدايا تو مرا عشق کردي که در قلب عشاق بسوزم. تو مرا اشک کردي که در چشم يتيمان بجوشم. تو مرا آه کردي که از سينه بينوايان و دردمندان به آسمان صعود کنم. تو مرا فرياد کردي که کلمه حق را هر چه رساتر برابر جباران اعلام نمايم. تو مرا در درياي مصيبت و بلا غرق کردي و در کوير فقر و حرمان تنهايي سوزاندي. خدايا تو پوچي لذات زودگذر را عيان نمودي، تو ناپايداري روزگار را نشان دادي. لذت مبارزه را چشاندي. ارزش شهادت را آموختي.'
زنده یاد شهید بهمن تقی پور
من چو از خاک لحد لاله صفت بر خیزم داغ سودای توام سرّ سویدا باشد
بسم الله الرحمن الرحیم
الذین امنوا وهاجرو وجاهدوا فی سبیل الله باموالهم وانفسهم واعظم درجه عندالله و.اولئک هم الفائزون .
سپاس خدای را که به من فرصت داد تا اسلام واقعی را بشناسم تا در خاموشی وجهل وشرک از دنیا خارج نشوم .آری انقلاب اسلامی باعث شد تا من از زندگی مادی وپست وزودگذر رهایی بیابم .واز دنیا خارج نشوم وبا دیدگاه توحیدی وبینشی وسیع به جهان بنگرم وشهادت ومرگ را ثوابی دیگر در بهشت جاودانگی انسان بدانم .اکنون روی سخنم با شماست ای امت بیدار واهالی محترم ،به مسائل اسلامی توجه بیشتری داشته باشید ،بیشترین نظرتان به این جنگ تحمیلی کفر علیه اسلام باشید زیرا شکست ما در جنگ ،شکست انقلاب اسلامی است .
حافظ وپشتیبان ولایت فقیه واین جمهوری اسلامی باشید وروحانیون متعهد به اسلام واین جمهوری اسلامی را جدا از خودتان ندانید که این آرزوی همه دشمنان اسلام وابر قدرتها وبرای پیشبرد اسلام واین جمهوری اسلامی ورهبر جلیل القدر آن که مائده ای است از طرف خود به امت اسلامی ،یاری کنید ودل به این دنیا ومظاهر دنیوی نبندید که زندگی حقیقی در این دنیا زندگی حقیقی نیست .
زندگی حقیقی در دنیائیست ماوراء این دنیا واین دنیا امانتی است به دست همه ما .ومطلبی دیگر به شما جوانان عزیز ودوستانم ،همیشه به یاد خدا باشید قلبتان را با نور خداوند وقرآن روشن ومنور کنید .شما عزیزان سوره والعصر را تلاوت کنید وکمی در آن بیندیشید سعی کنید هدف های دنیایی شمارا گول نزند وگرنه از زیان کاران خواهید بود واگر آن ها را وسیله ای در جهت الله قرار دادید .((الذین امنوا وعملوا الصالحات ))خواهید بود واز خداوند بخواهید که مارا در راه خودش که رسیدن به حقیقت است مستدام بدارد .
عزیزان ودوستان سعی کنید به جبهه ها بروید وجزء لشکریان اسلام باشید که اگر امام از دست شما راضی باشد خداوند از شما راضی است .وشما جزءلشکریان امام زمان هستید اما وای بر روزی که از خواب غفلت بیدار شویم وببینیم که از قافله ی شهیدان چندان دور نشده وصدای زنگ انان به گوش می رسد .سعی کنید خودتان را به این قافله شهیدان برسانید .
جوانان عزیز نکند خدای نکرده در غفلت بمیرید که علی (ع) در محراب عبادت شهید شد .مبادا در رخت خواب ذلت بمیرید که حسین (ع) در میدان جنگ ونبرد شهید شد .مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر(ع)در راه مولا حسین (ع)وباهدف شهید شد .برادران وخواهران من آگاهانه در این راه قدم برداشتم زیرا خون سرخ گلگون کفنان صراط خون وشهادت صدایم می زند ،که چیست تورا برای چه نشسته ای ما مسلمانیم ،مولای ما حسین (ع) است ،مادر عصری زندگی می کنیم که ظلم وستم وبیداد گری همه جا را فرا گرفته . باید بجنگیم وآنقدر کشته بدهیم ودریایی از خون بسازیم تا اسلام عزیز با ظهور حضرت مهدی پیروز شود وقسط وعدل الهی در سایه توحید برقرار گردد.
وحال سخنی باپدر ومادروبرادران وخواهرانم :عزیزانم من از معبودم ومعشوقم وآن کسی که دنبالش هستم طلب کردم تا زمانی که لیاقت شهادت را ندارم شهید نشوم وزمانی که این لیاقت را داشتم مرا شهید کند واین را می دانم آخرین لحظه های خوشیم در این دنیا همان لحظه آخر یست که چشمانم بسته می شود وجایی باز می شود که چشمان بهترین همسنگران وهمرزمان ودوستانم باز شد .ولذا خوشحالم که جانم را نثار اسلام ومکتب محمد وعلی (ع)ورهبرم امام عزیز می کنم وانشا ء الله مورد قبولی خداوند رحمن ورحیم واقع شود .
پدر عزیز وبزرگوارم درود برتو که از رفتن من به جبهه جلوگیری نکردی ومانند پدران تاریخ اسلام فرزندت را به راه خدا واسلام فرستادی .بدان وآگاه باش که فرزندت از فرمان باری تعالی سر باز نزند ومرگ درراه خدا را جز سعادت چیز دیگری نمی داند ومادر عزیزم که عزیزترین عزیزانم هستی وبعد از خدا مهربانترین مهربان ها برایم بودی من به وجود تو افتخار می کنم که نزد تو این چنین تربیت شدم وچنان مرا تربیت کردی که توانستم در این راه قدم بردارم که حال چه شهید شوم وچه سالم باشم برای تو افتخار است .
مادرم صبر واستقامت داشته باش امید دارم که برایم گریه نکنی وبرادران کوچکم را خیلی خوب تربیت کن واز رفتن به مدرسه وانگیرید .خواهش دیگرم از شما این است که اگر جنازه ام به دست شما نرسید اصلا ناراحت نباشید که این آرزوی من است . خدارا شکر به جا آورید .وما از شهدای عزیزی که اصلا خبر نداریم بهتر نیستیم .واگر جنازه ام به روستای الهیه وجوادیه رسید آرزو دارم که با همان لباس رزم وخونینم به خاک سپرده شوم .واگر کفن نصیبم شد ارم سپاه را به روی آن بکوبید .در پایان همه شمارا به خدا می سپارم واز همه اقوام وخویشان ودوستانم طلب عفو وبخشش می کنم ومی خواهم که حلالم کنید .
والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
به امید پیروزی رزمندگان اسلام علیه کفرجهانی خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار رزمندگان اسلام نصرت کامل عطا بفرما مرگ بر استکبار شرق وغرب مرگ بر منافقین کوردل

زنده یاد شهید بهمن پاشائی:
' خدايا مي داني که در زندگي پرتلاطم خود، لحظه اي تو را فراموش نکردم.همه جا به طرفداري حق قيام کرده ام. حق را گفته ام. از مکتب مقدس تو در هر شرايطي دفاع کرده ام. کمال و جمال و جلال تو را به همه مخالفان و منکران وجودت عرضه کرده ام و از تهمت ها و بدگويي ها و ناسزاهاي آنها ابا نکردم. در آن روزگاري که طرفداري ازاسلام به ارتجاع و به قهقراگري تعبير مي شد و کمتر کسي جرأت مي کرد که از مکتب مقدس تو دفاع کند، من در همه جا، حتي در سرزمين کفر، علم اسلام را بر مي افراشتم و با تبليغ منطقي و قوي خود، همه مخالفين را وادار به احترام مي کردم و تو اي خداي بزرگ! خوب مي داني که اين فقط بر اساس اعتقاد و ايمان قلبي من بود و هيچ محرک ديگري جز تو نمي توانست داشته باشد.'
' دنيا ميدان بزرگ آزمايش است که هدف آن جز عشق چيزي نيست. در اين دنيا همه چيز در اختيار بشر گذاشته شده، وسايل و ابزار کار فراوان است، عاليترين نمونه هاي صنعت، زيباترين مظاهرخلقت، از سنگريزه ها تا ستارگان، از سنگدلان جنايتکار تا دلهاي شکسته يتيمان، از نمونه هاي ظلم و جنايت تا فرشتگان حق و عدالت، همه چيز و همه چيز در اين دنياي رنگارنگ خلق شده است. انسان را به اين بازيچه هاي خلقت مشغول کرده اند. هر کسي به شأن خود به چيزي مي پردازد، ولي کساني يافت مي شوند که سوزي در دل و شوري در سر دارند که به اين بازيچه راضي نمي شوند. اين نمونه هاي زيباي خلقت را دوست دارند و مي پرستند.

زنده یاد شهید فرزنده احمدی:
شکر خدای که هرچه طلب کردم از خدا بر منهای همت خود کامران شدم
شهادت مردن نیست بلکه انتخاب یک زندگی بهتر و والاتر از این دنیای زود گذر است در تربیت جوانان کوشا باشید که انشائالله از ادامه دهندگان این راه مقدس و گوش به فرمان امام باشند و در جنگ با دشمنان قرآن سلاحم را بر دوش گیرند.
عزیزانم همیشه و در همه حال به یاد خدا باشید و برای رضای خدا انجام وظیفه نمائید. مطیع امر امام بزرگوارمان باشید.
شهید فرزنده احمدی در سال ۱۳۴۳ در یکی از خانواده ای مذهبی این روستا پا به عرصه وجود نهاد و پس از طی دوره راهنمائی به شهر های جنوبی کشور رفت و به کار و کسب پرداخت. همراه با تلاش معاش فعالیت های سیاسی و مذهبی را نیز تعقیب می نمود. او صادقانه و عاشقانه در راه پیروزی خط امام بزرگوار کوشا بود و او یار افتادگان و دشمن ستمکاران بود. شهید بزرگوار بعد از ۸ ماه خدمت که در جبهه های جنگ حماسه ها آفریده بود و بقول همسنگری هاش همیشه بصورت ایستاده در سنگر راه می رفت و هیچ هراسی از دشمن نداشت و مردن در جبهه را حق می دانست و بعد از گذشت ۸ ماه فداکاری ، ایثار گری و از جان گذشتگی و فداکاری در جبه های غرب کشور، موذن اذان عشق و ایثار به همراه همرزمان شهیدش چون در باغ ملکوت از قفس پر کشیدند و به ملکوت اعلی پیوستند. پروردگارا روح پاک این شهید عزیز را با ارواح پاک طیبه شهدای کربلا محشور بفرما .
الهی آمین
زنده یاد شهید چپار شاهی|ویرایش|

' من دنيا را طلاق دادم. خداي بزرگ مرا در آتش عشق و محبت سوزاند. مقياسها و معيارهاي جديد بر دلم گذاشت و خواسته هاي عادي و مادي و شخصي در نظرم حذف شد. روزگاري گذشت که دنيا و مافيها را سه طلاقه کردم و ازهمه چيز خود گذشتم. از همه چيز گذشتم و با آغوش باز به استقبال مرگ رفتم و اين شايد مهمترين و اساسي ترين پايه پيروزي من در اين امتحان سخت باشد.'
هميشه مي خواستم که شمع باشم ، بسوزم ، نور بدهم و نمونه اي از مبارزه و کلمه حق و مقاومت در مقابل ظلم باشم . مي خواستم هميشه مظهر فداکاري و شجاعت باشم و پرچم شهادت را در راه خدا به دوش بکشم. مي خواستم در درياي فقرغوطه بخورم و دست نياز به سوي کسي دراز نکنم. مي خواستم فرياد شوق و زمين وآسمان را با فداکاري و آسمان پايداري خود بلرزانم. مي خواستم ميزان حق و باطل باشم و دروغگويان ومصلحت طلبان و غرض ورزان را رسوا کنم. مي خواستم آنچنان نمونه اي در برابر مردم به وجود آورم که هيچ حجتي براي چپ و راست نماند، طريق مستقيم روشن و صريح و معلوم باشد، و هر کسي در معرکه سرنوشت مورد امتحان سخت قرار بگيرد و راه فرار براي کسي نماند...
خداحافظ تنها براردر و خواهرم و مادر مظلومم:چپار شاهی
زنده یاد شهید مهر علی زادگلی:

من آن مرغم که هر شام و سحرگاه ز بام عرش می آید صفیرم
' خوش دارم آزاد از قيد و بندها درغروب آفتاب بر بلنداي کوهي بنشينم و فرو رفتن خورشيد را در درياي وجود مشاهده کنم و همه حيات خود را به اين زيبايي خدايي بسپارم و اين زيبايي سحرانگيز، با پنجه هاي هنرمندش با تار و پود وجودم بازي کند، قلب سوزانم را بگشايد، آتشفشان درد و غم را آزاد کنم، اشک را که عصاره حيات من است، آزادانه سرازيرنمايم، عقده ها و فشارهايي را که بر قلب و روحم سنگيني مي کنند بگشايم . غم هاي خسته کننده اي را که حلقومم را مي فشرند و دردهاي کشنده اي که قلبم را سوراخ سوراخ مي کند، با قدرت معجزه آساي زيبايي تغيير شکل دهد و غم را به عرفان و درد را به فداکاري مبدل کند و آنگاه حياتم را بگيرد و من ديوانه وار همه وجودم را تسليم زيبايي کنم و روحم به سوي ابديتي که نورهاي زيبايي مي گذرد پرواز کند و در عالم آرامش و طمأنينه از کهکشانها بگذرم و براي لقاء پروردگار به معراج روم و از درد هستي و غم وجود بياسايم و ساعتها و ساعتها در همان حال باقي بمانم و از اين سير ملکوتي لذت ببرم.'
زنده یاد شهید احد رشادت :

شما ای پدر و مادر ستم دیده ام امانت خود را به خداوند برگردانید.
پس هیچگاه اجازه ندهید به شما تسلیت بگویند تبریک را بپذیرید و تقدیم به پشگاه حضرت ولی عصر (عج) نمایید.
ای مادر عزیزم به اقوام و خویشان بگویید، احد عاشق خدا و امام بود و ای کسانی که به خواب رفته اید سلاح مرا برگیرید و مطیع و مرید امام و فرمان او باشید.
' خدايا تو را شکر مي کنم که شيعيان را با اسلحه شهادت مجهز کردي که عليه طاغوتها وستمگران و تجاوزگران قيام کنند و با خون سرخ خود ، ذلت هزار ساله را از دامن تشيع پاک کنند و ارزش و اهميت شهادت را در معرکه حيات بفهمند و با ايمان خدايي و اراده آهنين، خود را از لجنزار اسارت جسدي و روحي نجات بخشند. علي وار زندگي کنند و در راه سرخ حسين عليه السلام قدم بگذارند و شرف و افتخار راستين تشيع را که قرنها دستخوش چپاول ستمگران بود دوباره کسب کنند.'
زنده یاد شهید خرداخان جدید
' خدايا از تو مي خواهم که طبع ما را آنقدر بلند کني که در برابر هيچ چيز جز خدا تسليم نشويم. دنيا ما را نفريبد، خودخواهي ما را کور نکند. سياهي گناه و فساد و تهمت و دروغ وغيبت ، قلب هاي ما را تيره و تار ننمايد. خدايا! به ما آنقدر ظرفيت ده که در برابر پيروزي ها سرمست و مغرور نشويم. خدايا به من آنقدر توان ده که کوچکي و بيچارگي خويش را فراموش نکنم و در برابرعظمت تو خود را نبينم.'
زنده یاد شهید سیاوش جدی :
خدايا تو را شكر كه به من منت گذاردي و من را در جوار مجاهدان راهت قرار دادي، خدايا چقدر نعمت ها كه به من دادي نتوانستم شكرگذار باشم خدايا اكنون كه قلم در دست گرفته و وصيتي مي نويسم تو ميداني كه در قلبم و قلبها چه مي گذرد. خدايا تو مي داني كه من باور نمي كنم كه شهيد شوم. ليكن صفت رحمانيت و رحيميت تو اميدوارم كرد و همواره با در نظر گرفتن اين صفت است كه خود را آماده ي رزم و شهادت مي كنم. خدايا مرا ببخش و از تقصيرات و گناهانم بگذر. بگذار عاشقانه شهيد شوم و عاشقانه پاي در وادي عشق بنهم. خدايا اكنون كه بار شهيدان زنده تاريخ و بار حماسه آفرينان صحراي غريب كربلا و بار تمامي عزيزاني كه پيكرشان در زير گرماي خوزستان است و مادرانشان چشم به در دوخته و منتظرشان مي باشند و به اشك چشم خردسالانشان كه همواره سراغ پدر را از مادر گرفته و مانند رقيه حسين (ع) سراغ پدر را از خويشان مي گيرند خدايا تاكي به فرزندان شهيدان بگوييم كه، پدر در سفر است، خدايا تا كي بگوييم كه پدر رفته كربلا، خدايا تا كي بگوييم ما هم مي رويم كربلا، خدايا عنايتي و لطفي كن ما را و من را از زمزه ي شهيدان در خون غلطان قرار بده. آري خوشا به حال آن كساني كه رفتند و كلمه ي لا بر لب داشتند. لا به همه ي لذائد زندگاني، لا به هواي نفس، لا به احساسات مادر، لا به عواطف و لبيك به هل من ناصر ينصرني. حسين زمان خميني بت شكن گفتند: يا مهدي (عج) ادركني
' من فريادم! که در سينه مجروح جبل عامل در خلال قرنها ظلم و ستم محفوظ شده ام. من ناله دلخراش يتيمان دل شکسته ام که درنيمه هاي شب از فرط گرسنگي بيدار مي شوند و دست محبتي وجود ندارد که براي نوازش آنها را لمس کند، از سياهي و تنهايي مي ترسند. آغوش گرمي نيست که به آنها پناه بدهد. من آه صبحگاهم که از سينه پر سوز بيوه زنان سرچشمه مي گيرم و همراه نسيم سحري به جستجوي قلبها و وجدانهاي بيدار به هر سو مي روم و آنقدر خسته مي شوم که از پاي مي افتم. نا اميد و مأيوس به قطره اشکي مبدل مي شوم و به صورت شبنمي در دامن برگي سقوط مي کنم. من اشک يتيمانم که دل شکسته در جستجوي پدر و مادر به هر سو مي دوند، ولي هر چه بيشتر مي دوند کمتر مي يابند. واي به وقتي که يتيمي بگريد که آسمان به لرزه در مي آيد.'
زنده یاد شهید محمد صحرایی :
نمي بينم اگر يكوقت خداي ناكرده خطائي از طرف من بوده و از روي ناآگاهي و ناداني ام بوده عفو نما??د و دعايم كنيد و طلب آمرزش از خداي بزرگ كه خدا گناهان و خطاهايم را ببخشد...
به هيچ وجه رضايت ندارم كه قطره اشكي بر مزارم ريخته شود، چرا كه خداي تبارك و تعالي در قرآن مي فرمايد:"و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احيا عند ربهم يرزقون"
بارپروردگارا! دشمنان اسلام و كسانيكه زير چهره نقاب مذهب مي خواهند اسلام را با مكاتب مادي مخلوط كنند و ملت را دوباره به استعمار و سرسپردگي بكشانند ،رسوا و نابودشان كن.بهوش باشيد و نگذاريد كه اين گروهكها و ليبرالها قلب تپنده مستضعفين و محرومين دنيا را به درد آورند......خدايا امام زمان را در پناه خودت حفظ فرما....خدايا نائب بر حقش را تا ظهور مهدي سلامت و مستدام بفرما.... به خواهرانم سفارش مي كنم كه اگر من به شهادت نائل شدم آنها زينب وار وفاطمه گونه، راهم را دامه بدهند تا قسط و عدل الهي در تمام دنيا پياده شود.
خدايا تو را شکر مي کنم که دريا را آفريدي ، کوهها را آفريدي و من مي توانم به کمک روح خود در موج دريا بنشينم و تا افق بي نهايت به پيش برانم و بدين وسيله از قيد زمان و مکان خارج شوم و فشار زندگي را ناچيز نمايم. خدايا تو را شکر مي کنم که به من چشمي دادي که زيباييهاي دنيا را ببينم و درک زيبايي را به من رحمت کردي تا آنجا که زيباييهايت را و پرستش زيبايي را جزيي از پرستش ذاتت بدانم.'
والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته

زنده یاد شهید نصرت کربلایی :
فالذين هاجروا و اخرجوا من ديارهم واودوا في سبيلي و قاتلوا و قتلوا لا كفرون عنهم سيئاتهم و لا دخلئهم جنات تجري من تحتها الانهار ثواباً من عند الله و الله عنده حسن الثواب .
پس آنانكه از وطن خود هجرت نمود و از ديار خويش بيرون شده بود و در راه خدا رنج كشيدند و جهاد كردند و كشته شدند و همانا بديهاي آنان را در پرده بپوشانيم و آنها را به بهشتهايي در آوريم كه زير درختانش جاريست .

اين پاداشي است از جانب خداست پاداشي نيكو (يعني بهشت لقا الهي ) در آن نفس كه بميرم در آرزوي تو باشم .... به آن اميد دهم جان كه خاك كوي تو باشم ...

علي الصباح و قامت كه سر زخاك بر آرم ....

به گفتگوي تو خيزم به جست و جوي تو باشم ...

مي بهشت ننوشم ز دست ساقي رضوان ....

مرا باده چه حاجت كه مست روي تو باشم ..

بار خدايا شرمنده ام كه بار ديگر قلم در دست گرفتم تا جملاتي را بر روي كاغذ بياورم .

معبودا پناهم تويي ، مددكار تويي ، جز تو كسي ندارم ،بپذيرم و فضل و كرم و بخششت را شامل حالم گردان كه بي تو هر چه باشد و هر كه باشد هيچ است و پوچ .

خدايا چه بگويم .

اصلاً مي توانم بگويم بي تو .

سنگين گناه كمرم را شكسته و ناچار كردم تا بوسيله جهاد در راهت بسوي تو روي آورم .

خدايا تو شكر گزارم كه بنده گنهكار را در اين مرحله از زمان قرار دادي و در كشوري متولدم كردي كه رهبر نائب آقا امام زمان عجل الله تعالي فرجه شريف است و كشوري كشور بقيه الله .

خدايا دوستانم يكي پس از ديگري عروس شهادت را در بغل گرفته و عاشقانه بسويت تاختند دوستان شهيدم به شما وعده مي دهم كه اگر در شرايطي مانند كربلا قرار بگيرم راهتان را ادامه خواهم داد تا به شما ملحق شوم و شما را در محضر حضرت حق ديدار كنم .

معبودا چيزي بهتر از جان نداشتم تا در راهت فدا كنم از تو مي خواهم كه اين هديه ناقابل را از بنده حقير و ذليل خود بپذيري .

خدايا ، جان چه باشد كه فداي قدم دوست كنم ...

اين متاعي است كه هر بي سر و پايي دارد .

روح من شاد و با ترك احكام روحم ناراحت مي شود پس بكوشيد زني خوب براي جامعه اسلامي باشيد تا فرزند خوب تربيت كنيد مرا ببخشيد و حلالم كنيد در فراقم صبر را پيشه كنيد .

شما اي همسنگران ام : جهد در تحصيل و سعي در تقوا را فراموش نكنيد .

در خط امام باشيد در كنار دوستان جهاد و جبهه هاي جنگ را فراموش نكنيد .

اتحاد و يكي نبودن خود را حفظ كنيد و همه با هم مطيع و فرمانبردار امام امت باشيد از تمامي استادان بزرگوار حلال بودي مي طلبم و محتاج دعاي تك تك شما پيروان خط امام هستم .


در آخر از تمامي دوستان و آشنايان ولي حقان حلالبودي مي طلبم و التماس دعا دارم .

خدايا خدايا تا انقلاب مهدي عج الله حتي كنار مهدي عجل الله تعالي فرجه شريف خميني را نگهدار .

خداحافظ شما: نصرت کربلایی

زنده یاد شهید مجتبی قربانی:
بنام خداوند بخشاینده و مهربان
بنام او آغاز می کنم تا شاید خوف از دلم بریزد در این دنیای وانفسا که نفس کشیدندر آن دشوار است و بنام منجی یگانه عالم بشریت حضرت مهدی (عج) خدایا قسم بخون شهیدان عزیزت خصوصاً حضرت ابوالفضل العباس علمدار راه سعادت، شهادت نصیب ما هم بگردان، احساس می کنم که دنیا با اسلام در جنگ است و فقط خون می تواند بر شمشیر پیروز شود، دیگر این قفس تنگ دنیا برای من ارزشی ندارد سفارش می کنم ولایت فقیه را تنها نگذراید و همه چیز در مفهوم و معنای ولایت فقیه نهفته است. پای دشمن را از سرزمین پاکمان قطع کنید و صیانت این سرزمین پاک را که آغشته از خون پاک شهیدان است، به شما می سپارم.
' فقر و بي چيزي بزرگترين ثروتي بود که خداي بزرگ به من ارزاني داشت. همت و اراده مرا آنقدر بلند کرد که زمين و آسمان ها نيز در نظرم ناچيز شدند. هنگامي که شهيدي خون پاکش را در اختيارم مي گذارد و فقر اجازه نمي دهد که يتيمانش را نگبهاني کنم. هنگامي که مجروحي در آخرين لحظات حيات به من نگاه مي کند و با نگاه خود از من تقاضاي کمک دارد ، من مي سوزم، آب مي شوم و قدرت ندارم کمکش کنم. هنگامي که در سنگر خونين ترين قتالها و جنگ آوري، از گرسنگي شکمش خشک شده و نمي تواند آب را از گلو فرو بدهد من که اينها را مي بينم و صبر مي کنم ديگر ترس و وحشتي از فقر ندارم. اين قفس آهنين را شکسته ام و آنقدر احساس بي نيازي مي کنم که زير سخت ترين ضربه ها و کوبنده ترين هجوم ها از هيچ کس تقاضاي کمک نمي کنم.
مادرم اين را باور بداريد كه بهشت و سعادت اخروي و كمال ابدي تنها در سايه صبر و مقاومت مخلصانه در مقابل ناملايمات به دست مي آيد. تمام لحظات عمر انسان و همه وقايع و حوادث تلخ و شيرين زندگي معركه اي است براي امتحان او. هركس به اندازه ميدان عمل و شعاع توانايي و حدود و قدرت وسع خود امتحان مي شود، و مورد بازخواست قرار مي گيرد. خداوند شما و همة مؤمنين را در امتحانات و كليه مراحل زندگي سربلند و پيروز گرداند تا اين جهاد اكبر را آبرومندانه پشت سر گذاشته و روسفيد به نعمت رضوان خداوند نائل گرديد.
'و با شما عزیزانم تا ابد خداحافضی می کنم.
زنده یاد شهید اروجعلی اسدی:شهید محراب
' من اينقدر احساس بي نيازي مي کنم که در زير شديدترين حملات هم از کسي تقاضاي کمک نمي کنم ، حتي فرياد بر نمي آورم حتي آه نمي کشم در دنياي فقر آنقدر پيش مي روم که به غناي مطلق برسم و اکنون اگر اين کلمات دردآلود را از قلب مجروحم بيرون مي ريزم براي آنست که دوران خطر سپري شده است و امتحان به سر آمده و کمر فقر شکسته و همت و اراده پيروز شده است.'
زنده یاد شهید غلام حیدر شکوری:
ای جهان اینجا جهانی خفته است زیر این خاک آسمانی خفته است.
بسم الله الرحمن الرحيم
خدايا تو خود مي داني كه دلم مي خواست كه در راه رضاي تو قدم بردارم كه در قالب اوقات برنداشتم، به خاطر اينكه نمي دانستم و باز عمل مي كردم، به اين دليل بود كه تو را نشناختم و نمي ديدم... خدايا هنوز هم نمي دانم اين خودم هستم كه اين جريده را مي نويسم يا نفس سركش و جاه طلب من است.
اي عزيز! اي ستار! اي غفار، با اين عقل و چشم ناقصم ذره اي از كرم و لطف و ستاريت تو را حداقل در خودم مي بينم كه من چه بوده ام و تو مرا چگونه نشان دادي، من چه كردم و تو پنهان كردي، من چه راهي را مي رفتم و تو نگذاشتي و بخشيدي و هدايت كردي... پس از شكر خداوند كه اين سعادت را نصيب من كرد كه در اين راه كه همانا راه انبيا و اوليا خاص خداوند است قدم برداشته و رهبر آنها باشم. و با تشكر از خانواده ام كه طوري عمل كردند كه من بتوانم در مسير زندگي چنين راهي را انتخاب كنم.
فرزندانم را خوب تربيت كنيد و خود نيز دنباله رو راه شهيدان از صدر اسلام تا انقلاب اسلامي ايران باشيد و امام (ره) را فراموش نكنيد. به حرف ياوه گويان توجهي نكنيد و با توكل به خدا بر دهان ياوه گويان بكوبيد به اميد زيارت كربلا و قدس عزيز. خداوند انشاء الله مرا در زمره شهداي انقلاب اسلامي قرار دهد.
' خدايا از آنچه کرده ام اجر نمي خواهم و به خاطر فداکاريهاي خود بر تو فخر نمي فروشم، آنچه داشته ام تو داده اي و آنچه کرده ام تو ميسرنمودي، همه استعدادهاي من، همه قدرتهاي من، همه وجود من زاده اراده تو است، من از خود چيزي ندارم که ارائه دهم، از خود کاري نکرده ام که پاداشي بخواهم.
خدايا هنگامي که غرش رعد آساي من در بحبوحه طوفان حوادث محو مي شد و به کسي نمي رسيد، هنگامي که فرياد استغاثه من در ميان فحش ها و تهمت ها و دروغ ها ناپديد مي شد... تو اي خداي من، ناله ضعيف شبانگاه مرا مي شنيدي و بر قلب خفته ام نورمي تافتي و به استغاثه من لبيک مي گفتي. تو اي خداي من، در مواقع خطر مرا تنها نگذاشتي، تو در تنهايي، انيس شبهاي تار من شدي، تو در ظلمت نا اميدي دست مرا گرفتي و هدايت کردي. در ايامي که هيچ عقل و منطقي قادر به محاسبه نبود، تو بر دلم الهام کردي و به رضا و توکل مرا مسلح نمودي... خدايا تو را شکر مي کنم که مرا بي نياز کردي تا از هيچکس و از هيچ چيز انتظاري نداشته باشم.
خدایا رهبر معظم انقلاب اسلامی و ولی امر مسلمین را تا ظهور حضرت مهدی(عج) نگهدار باش.
والسلام عليكم و رحمه الله بركاته
زنده یاد شهید ابراهیم قلی وندی :
بر آستان جانان گر سر توان نهادم گلبانگ سر بلندی بر آسمان توان زد
مفتخرم بعنوان سرباز کوچک اسلام همرزم شرمنده شهدای جبه های جنگ از صحنه های رزم با ضد انقلاب تا جبهه جنگ توفیق یافتم .انشاءالله خداوند به من و همه مشتاقان انقلاب اسلامی توفیق دهد راه پر عزت و اقتدار شهدایمان را با سر افرازی ادامه داده و خود افتخار شهادت نصیبمان گردد
اي خداي من! من بايد از نظر علم از همه برتر باشم تا مبادا دشمنان، مرا از اين راه طعنه زنند. بايد به آن سنگ‌ دلاني که علم را بهانه کرده و به ديگران فخر مي‌فروشند ثابت کنم که خاک پاي من نخواهند شد. بايد همه آن تيره دلان مغرور و متکبر را به زانو درآورم، آنگاه خود، خاضع‌ترين و افتاده‌ترين فرد روي زمين باشم.
سرباز کوچک اسلام:ابراهیم قلی وندی

زنده یاد لطف الله علیپور :
پروانه او گر رسدم در طلب جان چون شمع همان دم به دمی جان بسپارم
بسم الله الرحمن الرحيم
خداوند منان نعمتي بر ما مردم نهاد و ما را در برهه اي از زمان قرار داده كه بتوانيم قدمي در راه اسلام عزيز برداريم ما هم مثل ديگران كار را به خودش واگذار مي كنيم و فقط از او مي خواهيم كه عاقبت ما را ختم به خير گرداند و اين لياقت را به ما بدهد كه بتوانيم در راهش هرچه محكم تر و استوارتر قدم برداريم.
خواهران عزيزم بدانيد كه احترام به پدر و مادر از واجبات مي باشد و بدانيد كه مسؤوليت سنگيني در اين مورد به عهده آنان مي باشد. الحمدالله همگيتان به سن و سال بلوغ رسيده و مسائل را خوب درك مي كنيد. در حفظ حجاب و پوششتان بكوشيد و حد شرعي را رعايت كنيد.
' هر گاه دلم رفت تا محبت کسي را به دل بگيرد، تو او را خراب کردي، خدايا، به هر که و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستي، عشق هر کسي را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتي، هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم، در سايه اميدي، و به خاطر آرزويي، براي دلم امنيتي به وجود آورم، تو يکباره همه را برهم زدي، و در طوفان هاي وحشتزاي حوادث رهايم کردي، تا هيچ آرزويي در دل نپرورم و هيچ خيري نداشته باشم و هيچ وقت آرامش و امنيتي در دل خود احساس نکنم... تو اين چنين کردي تا به غير از تو محبوبي نگيرم و به جز تو آرزويي نداشته باشم، و جز تو به چيزي يا به کسي اميد نبندم، و جز در سايه توکل به تو، آرامش و امنيت احساس نکنم... خدايا ترا بر همه اين نعمتها شکر مي کنم.'
زنده یاد کبری ابراهیم پور :
دايا به آسمان بلندت سوگند، به عشق سوگند، به شهادت سوگند، به علي سوگند، به حسين سوگند، به روح سوگند، به بي نهايت سوگند، به نور سوگند، به درياي وسيع سوگند، به امواج روح افزا سوگند، به کوههاي سر به فلک کشيده سوگند، به شيپور جنگ سوگند، به سوز دل عاشقان سوگند، به فداييان از جان گذشته سوگند، به درد دل زجرکشيده گان سوگند، به اشک يتيمان سوگند، به آه جانسوز بيوه زنان سوگند، به تنهايي مردان بلند سوگند که من عاشق زيبائيم. چه زيباست همدردعلي شدن، زجر کشيدن، از طرف پست ترين جنايتکاران تهمت شنيدن، از طرف کينه توزان بي انصاف نفرين شنيدن، چه زيباست در کنار نخلستان هاي بلند در نيمه هاي شب، سينه داغدار را گشودن و خروشيدن و با ستارگان زيباي آسمان سخن گفتن، چه زيباست که دراين موهبت بزرگ الهي که نامش غم و درد است، شيعه تمام عيارعلي شدن.'

اگر چنانچه از شهدای گرانقدر عکسی دارید برایم ایمیل کنیدتا در وبلاگ قرار دهیم. با تشکر
باز آئینه و سینی و چای و نبات
باز پنج شنبه و یاد شهدا با صلوات
http://۱۳۵۵sa۲۷۹۱.blogfa.com/

تبریک عید سعید فطر بر اهالی محترم گوگ تپه خالصه:
رمضان کوره ای است که هستی انسان را می سوزاند و آدمی نو با جانی تازه از آن سر بر می آورد.فطر شادی و دست افشانی بر رفتن رمضان نیست,بلکه بر آمدن روز نو، روزی نو و انسانی نو است,بناست که رمضان با سحرها و افطارهایش و با شبهای قدر و مناجات هایش از ما آدمی دیگر بسازد.اگر در عید فطر درنیابیم که از نو متولد شده ایم,اگر تازگی را در روح خود احساس نکنیم,عید فطر عید ما نیست.خداوندا تو را شاکریم که یک ماه میهمان و این اجازه را به ما دادی تا سحرها عاشقانه با تو سخن بگوئیم و درد دلمان را با تو بگوئیم و اکنون روز اول شوال را بر ما عید گرداندی, سی روز روزه‌داری را پشت سر گذاشتیم و دل‌ها را از گناه شسته و از آن معبود تبارک و تعالی طلب آمرزش و بخشش کردیم. حال بسیار نیکوست که عید سعید فطر را به یکدیگر تبریک و آن را بزرگ جلوه دهیم.خدایا خیلی سعی کردیم قدر مهمانی ات را بدانیم ولی باز هم احساس می کنیم نتوانستیم, یعنی سال بعد هم ما را دعوت می کنی؟صدای پای عید می‌آید و دل مومن بر سر دو راهی آمدن عید رمضان و رفتن ماه رمضان بلا تکلیف است.از آمدن آن یک دل شاد باشد یا از رفتن این یک محزون؟عید فطر پاک‌ترین و عیدترین عیدهاست, چرا که پاداش یک ماه عبادت و شست و شوی جان در نهر پاک رمضان است!خوشا به حال کسانی که استفاده بردند و خود را به خدا نزدیکتر کردند.
خوبان التماس دعا
عیدسعید فطر بر عموم مسلمین . مومنین .دوستان و رفقا و خانواده هایشان . بالاخص بر صاحب امروز حضرت حجت ابن الحسن عسگری (عج)تبریک و تهنیت و شادباش عرض می نمایم.

بیایید قدر یگدیگر بدانیم
بیایید قدر یگدیگر بدانیم.
اگر لحظه ای به این عکس تامل بفرمائید , هزاران جمله زیبا در این عکسی بسیار ارزشمند نهفته است.من خود دریافته ام هر موقع پیر مردی از بینمان می رود در واقع یک کتابخانه و گنجینه عظیمی از بین رفته است.
هر چند گذر روزها , و ماهها و سالها, اثر ناپایدار خاطرههای تلخ و شیرین را کم رنگ میسازد,امٌا یاد و خاطر دوستان و اساتیدی که در تربیت نسل جوان سهم و نقش بسزائی داشتند را هیچگاه از یاد و خاطرهها نخواهد زدود. به ویژه آنانی که با منش والا و صفات انسانی منحصر بفردی در میان ما بودند و هستند.
زندگی بنایی بس نااستوار و لرزان است, و ما چون سایه ای بر پرده ی روزگار, به سبکی نسیم خواهیم وزید. و چون شمعی به خاموشی خواهیم گرائید. افسوس که دیده عبرت بین نداریم, و فرصتها را حباب گونه به عبث و بیهوده سپری می کنیم.
نه درمان و نه مرهمی بر آلام دگران و نه تیمار و پرستاری بر غم و جراحت همنوعان.در کلاف صد توی تننیده در خویش منگ و حیران , و در پی سودای آمال خود, پر شتاب و آزمند.
هر چند در ظاهر به و اسطه توسعه تکنولوژی, وسائل آسایش و رفاه فراهم گردیده.لیکن تخریب بنیانهای عاطفی و اخلاق سنتی و بوحران معنویت,منجر به گسست بیوندها, و ایجاد فاصله های بس عمیق انسانها به وسعت ماورای ابدیت است. دستیابی و همگانی شدن تلفن همراه و اینترنت و سایر وسایل ارتباط جمعی گر چه پیشرفت و توسعه یافته, اما دوری و تنهایی تاریک انسانها تا بیکرانه هاست .
از اندوهها گفتن.غم ما نیست.همگی ما منتقل خواهیم شد. این جهان خاکی سرای ما نیست.بلکه حرمان از دم سردی دلهای افسرده و چهره و نگاههای یخی و سرد و بی مهر وسنگین است .پس بیایید و بیاییم در دو روزه عمر عالم خاکی در پی کسب ارزشهای اخلاقی و انسانی باشیم . ان شاء الله
دعوتنامه برای جشن مراحل پایانی مسجد صاحب الزمان

نمونه دعوتنامه:
انما یعمر مساجد الله من امن بالله و الیوم الاخر و اقام الصلوه و اتی الزکوه و لم یخش الا الله ( توبه ۱۸)
خیر نیکمرد جناب آقای حاج آقا طالبی
تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک
مسجد جایگاه انسان های پاک نهاد و نیکوسرشت است، مسجد پایگاه عابدان، عارفان، پرهیزگاران و رستگاران است. مسجد محل عبادت و مناجات و راز و نیاز با وجود ذی جود است. مسجد مرکز تهذیب نفس و تنویر قلب و تزکیه ی روح است. مسجد بهترین مکان جهت تعلیم و تربیت معنوی هر انسان است و به گونه ای است که ذات اقدس برای این مکان مقدس، تقدس خاصی قایل شده است.
از اینکه با بهره گیری از فیض لایتناهی الهی با همت و حمیت وسیع و وثیق ( با مشارکت و معاضدت مالی ، معنوی، فیزیکی، اندیشه ای ) در ساخت مسجد صاحب الزمان گوگ تپه با تعمیق شناخت آثار خیرات و برکات ساخت مسجد، با حس همسویی و همگرایی، سخاوتمندانه و کریمانه اهتمام خواهید ورزید؛ سپاسگزاری نموده و به شکرانه ی این توفیق الهی و به پاس این عمل صالح و پسندیده، با تکیه بر اشاعه و توسعه ی این کار خداپسندانه ،آرزو داریم توفیق رفیق طریق تکامل معنوی و معرفتی شما گردد و این الگوی بایسته در سطح جامعه تعمیم و تکثیر یابد
بدین وسیله ، ازحضرتعالی دعوت می شود با حضور فیض ظهور خود در تاریخ ۱۳۹۶/۱۲/۲۶
راس ساعت ۱۵:۰۰ الی ۱۷:۰۰ جهت تجلیل از خیرین مسجد ساز گوگ تپه ، ما را از جام محبت خویش سیراب فرمایید. با امید به این که درکمال معرفت ومحبت از چشمه ی لبریز آب حیات و دریای مواج الهی کماکان بهره مند گردید. گام های با صفایتان را ارج می نهیم .
با تشکر هیات امنای مسجد صاحب الزمان:

افتتاح مسجد صاحب الزمان گوگ تپه خالصه و تجلیل از خیرین مسجد ساز:
افتتاح مسجد صاحب الزمان گوگ تپه خالصه و تجلیل از خیرین مسجد ساز:
کس مسجدی بسازد که مردم در آنجا نماز بخوانند و به ذکر خدا مشغول باشند خداوند متعال در بهشت خانه ای برای وی می سازد.کسی که دوست دارد قبرش تاریک نباشد مساجد را نورانی کند.
حضرت محمد (ص)
از اینکه تحمل پدرانمان برای ساخت مسجد بالا بوده است که امروز بعد از پهن فرشها ابراز خوشحالی می کنند.و جای بسی خوشحالی است در این روز بیادماندنی در این مکان مقدس جدید الاحداث گرد هم آمده اند.و تشکر فراوان از همه کسانی که در پدید آوردن این مکان مقدس سهیم بوده اند.مومنان و نمازگزاران مسجد صاحب الزمان و تمامی افراد خیری که تامین کننده هزینه مالی آن بوده اند.و همه خادمین مسجد و هیئت امناء و شوراهای محترم و دهیار زحمتکش و آحاد مردم شریف که انصافا با انگیزه ای محکم و پشت کاری زاید الوصف،سختی های فراوانی را جهت احداث و راه اندازی مجدد مسجد صاحب الزمان که از بزرگترین مساجد گوگ تپه است.صمیمانه تقدیر و تشکر نموده و از خداوند رحمن و رحیم برای تمامی این بزرگواران گرانقدر که در تحمل این سختی ها سهیم بوده و همچنین برای نمازگزاران توفیق روز افزون و برای اهالی محترم رابطه صمیمی،عزت سرافرازی بیشتر مسالت داریم.که این همه پشتکار در کمتر جائی مشاهده می شود.
و جمعه شب مقارن ساعت ۰۹:۳۰ چشم در راهیم و منتظر قدوم مبارکتان هستیم.که با حضور پر فیض خود ما را جام محبت خویش سیراب فرمائید.تا از این پس شاهد شنیدن صدای ملکوتی موذن مسجد و طلیعه اذان عشق از مناره های این مسجد باشیم.اگر بخواهیم در مسیر هدایت باشیم جای همه ما در مسجد است.ساختمان مسجد مهم است اما مهم تر از ساختمان مسجد حضور شما سروران گرامی در افتتاحیه مسجد است تا از همه کسانی که در حد توان خود مساعدت کردند تشکر و قدردانی کرد.مسجد به هیچ حزب و جناح خاصی تعلق ندارد متعلق به همه آحاد مردم گوگ تپه است.والسلام علیکم و رحمت الله برکاته
جهت دیدن بقیه عکس ها به صفحه بعد مراجعه نمائید.

آغاز به کار شورای اسلامی گوگ تپه در دور پنجم

آغاز به کار شورای اسلامی گوگ تپه در دور پنجم :
اینجانب اسماعیل عبادی در وحله اول بر خود لازم و ضروری می دانم به مناسبت آغاز به كار دوره پنجم شوراها از از تلاشهاي بی نظیر شوراهاي دوره چهارم روستای گوگ تپه خالصه نیز تقدیر و .تشکر نمایم
امروز مصادف با دوازده شهریور که آغاز به كار دوره پنجم شوراهاي اسلامي گوگ تپه می باشد و ضمن تقدير از زحمات و تلاشهاي اعضاي شوراهاي اسلامي دوره چهارم که زحمات فراوانی در طول این مدت اخیر متحمل شدند و از هیچ تلاش و کوششی در راستای آبادانی گوگ تپه دریغ نکردند و با تمامی زحمات ارزنده شبانه روزی در راه ارتقاء و پیشرفت روز افزون گوگ تپه کمر همت بستند و با اتحاد شور انگیز سابقه بی نظیری را رقم زدند و افتتحاح چند پروژه من جمله آبرسانی و گازرسانی و.... نمونه ارزی از عملکرد آنان می باشد نهایت تشکر و قدردانی را از تک تک اعضای محترم داریم و دستان پر توانشان را می بوسیم و امیدواریم که در طول چهار سال آتی نیز از تجربیات ارزنده آنان بهره مند گردی

" خداوند متعال را سپاس مي‌گوييم كه بار ديگر اين فرصت را فراهم آورد تا تجربه ارزشمندي در عرصه مشاركت مردمي در مديريت امور روستای عزيزمان گوگ تپه به بار نشيند و شوراهاي اسلامي گوگ تپه براي پنجمين‌بار از طريق انتخاباتي شكوهمند در سطح روستا و با حضور درخشان مردم برگزيده شوند و در بخش مهمي از امور حاكميتي يعني مديريت روستايي، بازتاب‌ خواست و اراده تك‌تك زنان و مردان اين خطه در اداره امور محلي باشند.
تجربه جهانی نشان داده که دولت تصدی‌گرا، توفيق چنداني نداشته و دولتی موفق است که با بهره بردن از روش مدیریتی تسهیل‌گرایانه، امور مردم را براساس یک سازوکار متناسب و مطالعه‌شده به خود مردم واگذار نماید و بهترین روش در اين خصوص، سهیم نمودن مردم و نخبگان در مدیریت كشور در قالب نظام شورایی است.در ايران اسلامي نيز از يك‌سو به مصداق آيه شريفه «... و امرهم شورا بينهم ...» و از سوي ديگر به مصداق فرهنگ كهن ايراني كه همواره براي عقلا و انديشه‌ورزان و مشورت با آن‌ها در انجام امور ارزش والايي قائل شده و كارها را به سرپنجه تدبير، فراست و كياست آن‌ها پيش مي‌برد؛ نگاه شورامحور در اداره امور جايگاه والايي داشته است.
آغاز پنجمين دوره شوراهاي اسلامي كشور را مي‌توان فرصت مغتنمي براي بسط هرچه‌بيشتر تجربه گران‌سنگ مردم‌سالاري ديني در اين سرزمين دانست كه در ادامه تجارب ارزنده چهار دوره گذشته فعاليت شوراها حاصل آمده است. در اين برهه از تاريخ مديريت محلي در كشور، شوراها با كاركردهاي متنوع‌ خود در زمينه‌هاي برنامه‌ريزي، راهبري امور عمومي شهر و روستا و نظارت بر حسن عملكرد شهرداري‌ها و دهياري‌ها، ركن بنيادي مديريت شهري و روستايي به شمار مي‌آيند. شهرداري‌ها و دهياري‌ها در پرتو تعامل با شوراهاي اسلامي، دستاوردهاي ارزشمندي در اجراي طرح‌هاي عمراني-خدماتي، توسعه حمل‌ونقل عمومي، توسعه فرهنگي و اجتماعي شهرها و روستاها و ساير ابعاد توسعه پايدار داشته‌اند.
همچنين شوراهاي اسلامي نقشي محوري در تمركززدايي و واگذاري امور حاكميتي به سطو محلي، كوچك‌سازي دولت، اجراي سياست‌ها و توسعه برنامه‌هاي اقتصاد مقاومتي، ارتقاي سطح سرمايه اجتماعي به‌مثابه موتور مولد توسعه پايدار،افزايش انسجام ملي و از همه مهم‌تر پيوند ميان حاكميت و مردم براي پيگيري مطالبات شهروندي برعهده دارند كه قابل واگذاري به هيچ نهاد ديگري نيست.
اينك در آستانه آغاز به كار پنجمين دوره شوراهاي اسلامي گوگ تپه، فرصت را غنيمت مي‌شمارم تا به اعضاي محترم شوراهاي دوره‌هاي قبل به‌ويژه دوره چهارم خداقوت و خسته نباشيد بگويم و ضمن خير مقدم به اعضاي محترم شوراهاي دوره پنجم نويد دوران پرباري را در راهبري واحدهاي سرزميني خود داده و از آن‌ها تقاضا كنم تا راهبردها، سياست‌هاي كلان و توصيه‌هاي برنامه‌ريزان كشور را كه در چارچوب قوانين و مقررات ابلاغي و متون آموزشي از طريق مراجع رسمي در اختيار آنان قرار مي‌گيرد، نصب‌العين خود قرار داده و از نظرات كارشناسي انديشمندان توسعه پايداربهره‌مند شوند تا شاهد رشد و اعتلاي پیشرفت دیار غیور مردان گوگ تپه عزيزمان باشيم.
از پروردگار يگانه, براي تمامي كساني كه دغدغه توسعه و آباداني روستایمان گوگ تپه را دارند و در اين راه خالصانه تلاش مي‌نمايند،‌ صميمانه آرزوي سعادت،‌ سلامت و توفيق روزافزون دارم.
فلسفه عید نوروز در گوگ تپه خالصه
سخن تازه از نوروز گفتن دشوار است. نوروز یک جشن ملی است، جشن ملی را همه می‌شناسند که چیست نوروز هر ساله مثل همه جای ایران در گوگ تپه نیز برپا می‌شود و هر ساله از آن سخن می‌رود. بسیار گفته‌اند و بسیار شنیده‌اید پس به تکرار نیازی نیست؟
چرا هست. مگر نوروز را خود مکرر نمی‌کنید؟ پس سخن از نوروز را نیز مکرر بشنوید. در علم و ادب تکرار ملال‌آور است و بیهوده «عقل» تکرار را نمی‌پسندد. اما «احساس» تکرار را دوست دارد، طبیعت تکرار را دوست دارد، جامعه به تکرار نیازمند است و طبیعت را از تکرار ساخته‌اند: جامعه با تکرار نیرومند می‌شود، احساس با تکرار جان می‌گیرد و نوروز داستان زیبایی است که در آن طبیعت، احساس، و جامعه هر سه دست اندر کارند.
نوروز که قرن‌های دراز است بر همه جشن‌های جهان فخر می‌فروشد، از آن رو هست که این قرارداد مصنوعی اجتماعی و یا یک جشن تحمیلی سیاسی نیست. جشن جهان است و روز شادمانی زمین و آسمان و آفتاب و جشن شکفتن‌ها و شور زادن‌ها و سرشار از هیجان هر «آغاز».
جشن‌های دیگران غالباً انسان را از کارگاه‌ها، مزرعه‌ها، دشت و صحرا، کوچه و بازار، باغها و کشتزارها، در میان اتاق‌ها و زیر سقف‌ها و پشت درهای بسته جمع می‌کند: کافه‌ها، کاباره‌ها، زیر زمین‌ها، سالن‌ها، خانه‌ها... در فضایی گرم از نفت، روشن از چراغ، لرزان از دود، زیبا از رنگ و آراسته از گل‌های کاغذی، مقوایی، مومی، بوی کندر و عطر و ... اما نوروز دست مردم را می‌گیرد و از زیر سقف‌ها و درهای بسته فضاهای خفه لای دیوارهای بلند و نزدیک شهرها و خانه ها، به دامن آزاد و بیکرانه طبیعت می‌کشاند: گرم از بهار، روشن از آفتاب لرزان از هیجان آفرینش و آفریدن، زیبا از هنرمندی باد و باران، آراسته با شکوفه، جوانه، سبزه و معطر از بوی باران، بوی پونه، بوی خاک، شاخه های شسته، باران خورده، پاک...
نوروز تجدید خاطره بزرگی است: خاطره خویشاوندی انسان با طبیعت. هر سال آن فرزند فراموشکار که، سرگرم کارهای مصنوعی و ساخته‌های پیچیده خود، مادر خویش را از یاد می‌برد، با یادآوری وسوسه‌آمیز نوروز به دامن وی باز می‌گردد و با او، این بازگشت و تجدید دیدار را جشن می‌گیرد. فرزند در دامن مادر، خود را باز می‌یابد و مادر، در کنار فرزند و چهره‌اش از شادی می‌شکفد اشک شوق می‌بارد فریادهای شادی می‌کشد، جوان می‌شود، حیات دوباره می‌گیرد. با دیدار یوسفش بینا و بیدار می‌شود.
تمدن مصنوعی ما هر چه پیچیده تر و سنگین تر می‌گردد، نیاز به بازگشت و باز شناخت طبیعت را در انسان حیاتی‌تر می‌کند و بدین گونه است که نوروز بر خلاف سنت‌ها که پیر می‌شوند فرسوده و گاه بیهوده رو به توانایی می‌رود و در هر حال آینده‌ای جوان تر و درخشان‌تر دارد، چه نوروز را ه سومی است که جنگ دیرینه‌ای را که از روزگار لائوتسه و کنفوسیوس تا زمان روسو و ولتر درگیر است به آشتی می‌کشاند.
نوروز تنها فرصتی برای آسایش، تفریح و خوشگذرانی نیست: نیاز ضروری جامعه، خوراک حیاتی یک ملت نیز هست. دنیایی که بر تغییر، تحول، گسیختن، زایل شدن، در هم ریختن و از دست رفتن بنا شده است، جایی که در آن آنچه ثابت است و همواره لایتغیر و همیشه پایدار، تنها تغییر است و ناپایداری، چه چیز می‌تواند ملتی را، جامعه‌ای را، در برابر ارابه بی‌رحم زمان – که بر همه چیز می‌گذرد و لِه می‌کند و می‌رود هر پایه‌ای را می‌شکند و هر شیرازه‌ای را می‌گسلد – از زوال مصون دارد؟
هیچ ملتی یا یک نسل و دو نسل شکل نمی‌گیرد: ملت، مجموعه پیوسته نسل‌های متوالی بسیار است، اما زمان این تیغ بی‌رحم، پیوند نسل‌ها را قطع می‌کند، میان ما و گذشتگان‌مان، آنها که روح جامعه ما و ملت ما را ساخته‌اند، دره هولناک تاریخ حفر شده است قرن‌های تهی ما را از آنان جدا ساخته‌اند: تنها سنت‌ها هستند که پنهان از چشم جلاد زمان، ما را از این دره هولناک گذر می‌دهند و با گذشتگان‌مان و با گذشته‌هایمان آشنا می‌سازند. در چهره مقدس این سنت‌هاست که ما حضور آنان را در زمان خویش، کنار خویش و در «خود خویش» احساس می‌کنیم حضور خود را در میان آنان می‌بینیم و جشن نوروز یکی از استوارترین و زیباترین سنت‌هاست.
در آن هنگام که مراسم نوروز را به پا می‌داریم، گویی خود را در همه نوروزهایی که هر ساله در این سرزمین بر پا می‌کرده‌اند، حاضر می‌یابیم و در این حال صحنه‌های تاریک و روشن و صفحات سیاه و سفید تاریخ ملت کهن ما در برابر دیدگان‌مان ورق می‌خورد، رژه می‌رود. ایمان به اینکه نوروز را ملت ما هر ساله در این سرزمین بر پا می‌داشته است، این اندیشه‌های پر هیجان را در مغزمان بیدار می‌کند که: آری هر ساله حتی همان سالی که اسکندر چهره این خاک را به خون ملت ما رنگین کرده بود، در کنار شعله‌های مهیبی که از تخت جمشید زبانه می‌کشید همانجا همان وقت، مردم مصیبت زده ما نوروز را جدی‌تر و با ایمان سرخ رنگ، خیمه برافراشته بودند و مهلب خراسان را پیاپی قتل عام می‌کرد، در آرامش غمگین شهرهای مجروح و در کنار آتشکده‌های سرد و خاموش نوروز را گرم و پر شور جشن می‌گرفتند.
تاریخ از مردی در سیستان خبر می‌دهد که در آن هنگام که عرب سراسر این سرزمین را در زیر شمشیر خلیفه جاهلی آرام کرده بود از قتل عام شهرها و ویرانی خانه‌ها و آوارگی سپاهیان می‌گفت و مردم را می‌گریاند و سپس چنگ خویش را بر می‌گرفت و می‌گفت: " اباتیمار: اندکی شادی باید " نوروز در این سال‌ها و در همه سال‌های همانندش شادی‌یی این چنین بوده است عیاشی و «بی‌خودی» نبوده است. اعلام ماندن و ادامه داشتن و بودن این ملت بوده و نشانه پیوند با گذشته‌ای که زمان و حوادث ویران کننده زمان همواره در گسستن آن می‌کوشیده است. نوروز همه وقت عزیز بوده است؛ در چشم مغان در چشم موبدان، در چشم مسلمانان و در چشم شیعیان مسلمان. همه نوروز را عزیز شمرده‌اند و با زبان خویش از آن سخن گفته‌اند.
حتی فیلسوفان و دانشمندان که گفته‌اند "نوروز روز نخستین آفرینش است که اهورمزد دست به خلقت جهان زد و شش روز در این کار بود و ششمین روز ، خلقت جهان پایان گرفت و از این روست که نخستین روز فروردین را اهورمزد نام داده‌اند و ششمین روز را مقدس شمرده‌اند. چه افسانه زیبایی زیباتر از واقعیت راستی مگر هر کسی احساس نمی‌کند که نخستین روز بهار، گویی نخستین روز آفرینش است. اگر روزی خدا جهان را آغاز کرده است. مسلماً آن روز، این نوروز بوده است. مسلماً بهار نخستین فصل و فروردین نخستین ماه و نوروز نخستین روز آفرینش است. هرگز خدا جهان را و طبیعت را با پاییز یا زمستان یا تابستان آغاز نکرده است.
مسلماً اولین روز بهار، سبزه‌ها روییدن آغاز کرده‌اند و رودها رفتن و شکوفه‌ها سر زدن و جوانه‌ها شکفتن، یعنی نوروز بی‌شک، روح در این فصل زاده است و عشق در این روز سر زده است و نخستین بار، آفتاب در نخستین روز طلوع کرده است و زمان با وی آغاز شده است. اسلام که همه رنگ‌های قومیت را زدود و سنت‌ها را دگرگون کرد، نوروز را جلال بیشتر داد، شیرازه بست و آن را با پشتوانه‌ای استوار از خطر زوال در دوران مسلمانی ایرانیان، مصون داشت.
انتخاب علی به خلافت و نیز انتخاب علی به وصایت، در غدیر خم هر دو در این هنگام بوده است و چه تصادف شگفتی آن همه خلوص و ایمان و عشقی که ایرانیان در اسلام به علی و حکومت علی داشتند پشتوانه نوروز شد. نوروز که با جان ملیت زنده بود، روح مذهب نیز گرفت: سنت ملی و نژادی، با ایمان مذهبی و عشق نیرومند تازه‌ای که در دل‌های مردم این سرزمین برپا شده بود پیوند خورد و محکم گشت، مقدس شد و در دوران صفویه، رسماً یک شعار شیعی گردید، مملو از اخلاص و ایمان و همراه با دعاها و اوراد ویژه خویش، آنچنان که یک سال نوروز و عاشورا در یک روز افتاد و پادشاه صفوی آن روز را عاشورا گرفت و روز بعد را نوروز.
این پیری که غبار قرن‌های بسیار بر چهره‌اش نشسته است، در طول تاریخ کهن خویش، روزگاری در کنار مغان، اوراد مهرپرستان را خطاب به خویش می‌شنیده است پس از آن در کنار آتشکده‌های زردشتی، سرود مقدس موبدان و زمزمه اوستا و سروش اهورامزدا را به گوشش می‌خوانده‌اند از آن پس با آیات قرآن و زبان الله از او تجلیل می‌کرده‌اند و اکنون علاوه بر آن با نماز و دعای تشیع و عشق به حقیقت علی و حکومت علی او را جان می‌بخشند و در همه این چهره‌های گوناگونش این پیر روزگار آلود، که در همه قرن‌ها و با همه نسل‌ها و همه اجداد ما، از اکنون تا روزگار افسانه‌ای جمشید باستانی، زیسته است و با همه‌مان بوده است، رسالت بزرگ خویش را همه وقت با قدرت و عشق و وفاداری و صمیمیت انجام داده است و آن، زدودن رنگ پژمردگی و اندوه از سیمای این ملت نومید و مجروح است و در آمیختن روح مردم این سرزمین بلاخیز با روح شاد و جانبخش طبیعت و عظیم‌تر از همه پیوند دادن نسل‌های متوالی این قوم که بر سر چهار راه حوادث تاریخ نشسته و همواره تیغ جلادان و غارتگران و سازندگان کله منارها بند بندش را از هم می‌گسسته است و نیز پیمان یگانگی بستن میان همه دل‌های خویشاوندی که دیوار عبوس و بیگانه دوران‌ها در میانه‌شان حائل می‌گشته و دره عمیق فراموشی میان‌شان جدایی می‌افکنده است.
و ما در این لحظه در این نخستین لحظات آغاز آفرینش نخستین روز خلقت، روز اورمزد، آتش اهورایی نوروز را باز بر می‌افروزیم و در عمق وجدان خویش، به پایمردی خیال، از صحراهای سیاه و مرگ زده قرون تهی می‌گذریم و در همه نوروزهایی که در زیر آسمان پاک و آفتاب روشن سرزمین ما بر پا می‌شده است با همه زنان و مردانی که خون آنان در رگ‌هایمان می‌دَود و روح آنان در دل‌هایمان می‌زند شرکت می‌کنیم و بدین گونه، بودن خویش را، به عنوان یک ملت، در تند باد ریشه برانداز زمان‌ها و آشوب گسیختن‌ها و دگرگون شدن‌ها خلود می‌بخشیم و در هجوم این قرن دشمن‌کامی که ما را با خود بیگانه ساخته و خالی از خوی برده رام و طعمه زدوده از شخصیت این غرب غارتگر کرده است، در این میعاد گاهی که همه نسل‌های تاریخ و اساطیر ملت ما حضور دارند با آنان پیمان وفا می‌بندیم امانت عشق را از آنان به ودیعه می‌گیریم که هرگز نمیریم و دوام راستین خویش را به نام ملتی که در این صحرای عظیم بشری ریشه، در عمق فرهنگی سرشار از غنی و قداست و جلال دارد و بر پایه اصالت خویش در رهگذر تاریخ ایستاده است بر صحیفه عالم ثبت کنیم.

برگرفته از هبوط در کویر مجموعه آثار ۱۳

+ نوشته شده در شنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۶ ساعت ۹:۷ ب.ظ توسط اسماعیل عبادی | نظر بدهيد

محفل انس با قرآن در مسجد فاطمیه گوگ تپه:
محفل انس با قرآن در مسجد فاطمیه گوگ تپه:(مجلس بانوان)
هذابیان للنّاس وهدی وموعظه للمتّقین
بیانی است برمردم آیات ما که برعامه ی خلق شد رهنما
هم از بهر افراد پرهیزکار در آن پند و اندرز شد آشکار
محفل انس با قرآن ، فرصت ارزشمندی است تامشتاقان و شیفتگان قرآن ، ضمن خودسازی و بهره گیری ازفیض لایتناهی قرآن کریم وآشنایی بیشتر با کرانه های پیدا و ناپیدای معارف قرآن مجید، خویشتن را برای حضور سازنده و ارزنده درعرصه ی اجتماعی ، بویژه فعالیت های علمی و پژوهشی، آماده ومهیا نمایند.
بدین وسیله ،ازحضور معرفت ظهور بانوان محترم گوگ تپه دعوت می شود ، در محفل انس با قرآن که حفل فحول است و جمع اهل عقول، باحضور خودتان در روز های دوشنبه از ساعت ۲ الی ۴ واقع درمسجد فاطمیه گوگ تپه جهت دست یابی به کنه حقیقت و حاق واقعیت قرآنی ; با واصلان و جرعه نوشان حقایق آسمانی همراه و همگام شویم .
امیداست باقرائت کتاب آسمانی و تعمیق شناخت قرآنی جامعه بشری و درک و فهم درست آموزه های قرآنی، افق آینده ی زیست انسانی درایران و جهان ، بیش از پیش روشن و نویدبخش حیات طیبه در جامعه ی جهانی موعودباشد.
اللهم نوّرقلوبنابالقرآن، وزیّن اخلاقنابالقرآن ، واصلح امورنابالقرآن

+ نوشته شده در شنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۶ ساعت ۹:۷ ب.ظ توسط اسماعیل عبادی | نظر بدهيد

" دعای پایانی سال "

" دعای پایانی سال "
خدايا ممنون براى تمام خنده هاى امسالم، ممنون براى تمام اَشكهاى امسالم،
ممنون از درس هاى بزرگ زندگى امسالم،ممنون از اينكه يادم دادى خودم باشم بيشتر از هميشه ...
و خدايا قسم به تمام شكوفه هاى اين بهار آرزو مى كنم خنده هاى امسال از ته دل، گريه هایی از سر شوق، آرامشى به قشنگى رنگين كمان دانايى ، بينايى و مَنِشى به وُسعت هر دو جهان و خلوت هايى كه با قشنگترينها پر بشه
خدایا هرگز نگویم دستم بگیر ؛ عمری است گرفته ای ، رهایش مکن !
خدایا من قدرت آن را ندارم تا قلب آنها که دوستشان دارم را...

وصیف طبیعت زیبای بهاری گوگ تپه خالصه :
توصیف بهار زیبای گوگ تپه و ..بهار فصل رویش سبزه‌ها و شکوفه‌هاست.بهار یادآور انتظار پائیز است.بهار نتیجه رنج زمستان است.بهار مقدمه محصول تابستان است.بهار را همه دوست دارند، چون کوه و دشت را ردای سبزی بر تن می‌کند.بهار شاخه‌های عریان درخت را می‌پوشاند.بهار نوعی معاد است، حیات دوباره، پایان مرگ، حشر بعد از مرگ و...بهار آغاز تحول است در طبیعت.بهار ممکن است در هر چیزی باشد.بهار قرآن ماه رمضان است.بهار اسلام، بعثت نبی مکرم اسلام است.بهار انقلاب ما هم دهه فجر است.بهار آرامش و شادی به همراه می‌آورد.بهار در یک جمله یعنی بهار.بعضی‌ها اسم دخترشان را بهار می‌گذارند، چون چهره‌اش زیباست.بعضی‌ها سفرهاشان را در بهار تنظیم می‌کنند، چون همه جا زیباست.بعضی‌ها در بهار زندگی خود را آغاز می‌کنند، چون آغاز شکوفائی طبیعت است.بعضی‌ها قرآن را فقط در ماه مبارک رمضان ختم می‌کنند، چون بهار قرآن است.بعضی‌ها ایام دهه فجر را جشن می‌گیرند، چون بهار آزادی است.بعضی‌ها از بهار درس زندگی می‌گیرند، چون پس از مرگ، زنده شده.بعضی‌ها بهار را دوست دارند، چون کاسبی آنها روبراه می‌شود.بعضی‌ها از بهار بدشان می آید،‌ چون تعطیلی آنها زیاد است.بعضی‌ها در بهار بیشتر خدا را می‌شناسند، چون موسم پیدایش انواع گلهاست.بعضی‌ها هم بی خیال بهار هستند، چون بی خیال دنیا هستند(معتاد).خلاصه هر کسی بهار را به گونه‌ای می‌بیند که می‌بیند.شما بهار را چگونه می‌بینید.
"بهار" جشن طبیعت است طبیعت زیبایی که آدمی را مسحور می‌کند به طوری که از سخن گفتن بازمانده و حرف هایش ناگفته در ژرفای جانش باقی می‌ماند.
"بهار" دمیدن روح حیات در کالبد طبیعت و فروردین فصل جریان خون است در شاهرگ هستی، سال به پایان خود نزدیک می‌شود، روزها، ماه‌ها درپی هم می- گذرند و سالها از راه می‌رسند و این قصه که نامش زندگی است، همچنان ادامه دارد.
طبیعت گوگ تپه پس از گذران دوره‌ای سرد و بی‌محصول، با آغاز بهار زنده شده و در واقع آفریده می‌شود پس انسان هم باید به عنوان یکی از مخلوقات الهی به همراه طبیعت به رستاخیز برخیزد.
تاریخ آغاز مراسم عید نوروز را به پادشاهی جمشید نسبت می‌دهند، در زمان هخامنشیان و ساسانیان نوروز به عنوان سنتی فراگیر و بسیار باشکوه چه در دربار شاهان و چه در خانه‌های مردم اجرا می‌شد و امروزه نیز گرچه از تشریفات بسیار و تنوعات قومی نوروز کاسته شده اما به نظر می‌رسد جشن نوروز از ایران جدایی ناپذیر است.
مردم گوگ تپه در قدیم برای استقبال از سبزی بهار، ‌ ۲۵‌روز مانده به فروردین، بر ‌ ۱۲‌ستون خشتی یا سنگی سبزه می‌کاشتند.
آینه و شمع بر سر سفره هفت سین نیز نماد نور و روشنایی و شفافیت است، معمولا تخم مرغ نیز بر سر سفره هفت سین هست که نماد نطفه و باروری و زایش است و در اساطیر ایران، جهان تخم مرغی شکل است، آسمان چون پوسته تخم مرغ و زرده‌اش نمودار زمین است، ماهی زنده نیز نماد سرزندگی و شادابی است.
... و اما، حکایت نوروز عمل کردن به فلسفه نو کردن افکار و دلهایمان است و چه چیزی بهتر از آن که تمام اشتباهات گذشته را به خداوند همواره بخشنده بسپاریم و با روحی آزاد و آزاده زندگی کنیم.
با فرار رسیدن بهار و بیدار شدن زمین و گیاهان خفته با نفس روح بخش الهی فرصت مناسبی برای دیدن خویشان و بستگان است که این نیز یکی از نشانه‌های اخلاق و سنن مرضیه اسلامی و انسانیاهالی گوگ تپه است.
نکته قابل توجه دیگر آنکه در ادب فارسی گاه بهار را به سبب کوتاهی و زود گذر بودن به عمر انسان وبه خصوص دوره جوانی تشبیه می‌کنند واز همین روی غنیمت شمردن و لذت بردن...
صحبت و درد دل یک شورای زحمتکش جناب آقای سیامک آزم
صحبت و درد دل یک شورای زحمتکش جناب آقای سیامک آزم :
باسلام و عرض ادب و ارادت به صاحبان اندیشه و ادراک و همه اهالی گوگ تپه :
اینجانب ضمن تقدیرو تشکر از مردم در رابطه با لبیک گفتن به مقام معظم رهبری مبنی بر شرکت در انتخابات ، بر خود وظیفه میدانم مطالبی را جهت اطلاع همه اهالی به خدمت شریف عرض کنم:
۱ - از اینکه برای بنده در طول چهار دوره شورای اسلامی اعتماد کرده اید تقدیر و تشکر میکنم
۲ - بنده در طول این چهار دوره گذشته نهایت تلاش خود را در راه تلاش به مردم دریغ نکرده و لحظه ای کوتاهی نکرده ام
۳ - بخدا قسم میخورم بنده بخاطر شورا شدن نتوانستم دروس خود در سطح دکترا ادامه بدهم که اینک همکلاسیهای بنده استاد دانشگاه هستند و بنده استادیم فقط خدمت به مردم بوده است
۴ - اگر تعریف از خود نباشد بنده به عنوان عضو شورای بخش مرکزی در طی دو دوره گذشته بوده و به عنوان شورای منتخب تمام روستاهای بخش مرکزی برای روستایم افتخار بوده ام نه ذلت
۵ - تمامی اعضای شوراهای اسلامی تمام روستاهای بخش مرکزی برای بنده و روستای گوگ تپه نظر لطف داشتند که در طی این نزدیک به ۱۱ سال اینجانب را شورای خود انتخاب کرده و نام گوگ تپه همیشه در ادارات زبانزند عام و خاص بود ولی امتیاز گوگ تپه از این بابت به نظرم فعلا" از بین رفت
۶ - اگر منظور خدمت در بهداشت باشد بنده برای کوچک و بزرگ شما احترام قائل شده و به پای هر تک تک تان بلند شده و با درد هر کدام از شما نالیده ام
۷- همه روستاها میدانند بنده چقدر در کسب اعتبار برای روستا تلاش کرده ام و بنده به عنوان تابلوی افتخار شوراهای گوگ تپه و منطقه بوده ام و افتخار دارم که دو دوره نماینده تمام روستاها بوده ام که امیدوارم یکی از این شوراها بتواند جایگاه گوگ تپه در شورای بخش را حفظ کند تا در کسب بودجه و اعتبارات برای روستا و منطقه تلاش کند
۸ - عده ای دانسته یا دانسته برای بنده ایراد میگرفت که چرا در گوگ تپه منزل شخصی ندارم ، این را به جد میگویم بنده تمام دارایی خود را در راه خدمت به خلق الله از دست داده و حتی در شهر هم منزل ندارم و از این افراد خواهش میکنم از این به بعد به دیگر عضو شورا این اتهام را نزنند
۹ بنده بخاطر روستا کار اداری را به درمانگاه گوگ تپه گرفته بودم تا همیشه در خدمت و اختیار گوگ تپه باشم ولی عده ای مغرضانه یا از روی احساس برای بنده تهمت شهرنشینی و لرد نشینی دادند تا یک مهره ارزشمند در شورای بخش و شهرستان را از دست بدهند
۱۰ - بخدا اگر تعریف از خود نباشد و مردم برایم این حرف را ایراد نگیرند و وجدانا" قضاوت کنند بخدا گوگ تپه مرا از دست داد نه اینکه من گوگ تپه را از دست داده ام
۱۱ - با آنکه عده ای مرا نپسندیدند و از روی نمیدانم چه چیزی سعی کردند مرا تخریب کنند ولی بخدا قسم روستا و نام آن را تخریب کردند، چون بنده سند افتخار منطقه بودم و قسم میخورم اگر در تعداد دیگری از روستاها و یا شهر ثبت نام میکردم شاید قبول میشدم چون مردم منطقه واقعا" برای لطف و بزرگواری دارند ولی مردم خودم چی؟؟؟؟
۱۲ - بنده در راه گوگ تپه بسیار از موقعیت را از دست دادم ولی گوگ تپه بخاطر من چیزی را از دست نداد
۱۳ - بنده دوست صمیمی تمامی روسای ادارات شهرستانی و استانی و تعدادی زیادی از نمایندگان مجلس بودم که در تحویل گرفتن صدها میلیون تومان پول برای روستا و منطقه و چندین خودرو نقش اساسی داشتم ولی؟؟؟
۱۴ - در راه کسب درآمد بازار، آبرسانی روستانی ( که واقعا" مدیر کل شرکت آب و فاضلاب روستایی استان و شهرستان ) دوست صمیمی و آقای دکتر محمدی اقدم مدیر کل استان استاد بنده بوده و نظر لطف به بنده داشتند
در مورد گازرسانی و تسریع در پروژه مذکور واقعا" مدیر کل اداره گاز استان آقای صادقی و معاون وی جناب آقای ایرجی و همکارانش از جمله مهندس احمدپور نظر لطف و بزگوارانه به بنده و منطقه داشتند و به جد میگویم در تسریع پروژه اساسی ترین نقش را داشته ام
در مورد تعریض راه گوگ تپه از نماینده سابق مجلس نهایت تقدیرو تشکر را دارم که برای بنده و روستا نظر لطف داشتند و بیش از یک میلیارد تومان کمک کردند
بنده نمیخواهم از روی احساسات حرف زده و چیزهایی را بیان کنم که شاید مردم بگویند از روی ناراحتی اینها را گفته ام
انشاء الله در فرصتی مناسب اگر خدا مهلت بدهد و آرامش داشته باشم ، همه موارد و دخل و خرج را در طی این چهار سال به اطلاع مردم خواهم رساند تا مردم خودشان قضاوت کنند و بدانند که چرا در بعضی از موارد ساکت مانده ام
و برای کسانیکه شب و روز از روی غرض و یا عدم اطلاع بنده را تخریب کردند از خداوند منان طلب استغفار و هدایت روشن دارم
ولی بخدا این را از ته دل میگویم بنده چیزی را از دست ندادم بلکه گوگ تپه فردی را از دست داد که آیندگان قضاوت خواهند کرد
بنده اگر به فکر خودم بودم لااقل می توانستم برای خود سرپناهی ردیف کنم
از همه شما بزرگواران هم بابت آزار و اذیت ۱۸ ساله معذرت میخواهم و از همه شما بزرگواران طلب حلالیت نموده و امیدوارم زندگی آرامشی داشته باشم که شاید هدیه خدا بوده و تلنگری برای ادامه زندگی باشد.
اتصال اولین مشترک(حاج بشیر مرادی) به شبکه گاز طبیعی در آخرین روزهای سال ۱۳۹۵:
بعد از انتظار سالیان سال دراز و متمادی و فراز نشیب های زیاد بالاخره در روز های پایانی سال ۱۳۹۵ ه.ش گاز شهری گوگ تپه خالصه نیز افتتاح گردید. و چشم انتظار این خطه را پایان بخشید. و لازم بود این امر مهم از خیلی سالها پیش باید محقق می گردید. تا اینکه نقطه عطفی در تاریخ گوگ تپه رقم خورد, بالاخره گام بلند دولت یازدهم که در گازرسانی، بسیاری از خانه‌های شهری و روستایی را در سه سال اخیر گرم کرده بود و در نهایت سوخت پاک گاز به گوگ تپه خالصه از توابع میاندواب نیز رسید و اولین اتصال آن به دلیل رعایت تمام نقاط ایمنی در نصب لوله کشی داخلی و عدم عقب نشینی دیوار ها در منزل حاج بشیر مرادی از ریش سفیدان و بزرگان روستا روشن گردید.شاید این مورد هم بعد از صد سال بصورت سوال جواب در بین نسل های آینده واقع شود.ثبت می کنیم که پایدار و یادگار بماند. این اتفاق در طول تاریخ ۵۰ ساله شرکت ملی گاز بی‌سابقه بود.تا انتظار چندین ساله مردم بیدار گوگ تپه را به پایان رسید .و عملکرد دولت یازدهم نقطه عطفی در تاریخ صنعت گازگوگ تپه به شمار می‌رود.و انتظار و نگاه ما برای آینده معطوف به مباحثی نظیر ارتقای کیفیت خدمات برای اهالی گوگ تپه می باشد. اینکه بهترین سرویس را به مشترکان بدهند و امنیت پایدار گاز را تأمین کنند. مصرف را همواره درست اندازه‌گیری کنند و بموقع قبض به دست مشتریان برسد. ارتقای کنتورهای موجود، هوشمندسازی کنتورهای خانگی نیز توسط اداره گاز عملیاتی گردد. و با توجه به مسیر پر تردد روستاهای پایین دست از گوگ تپه جایگاه CNG نیز در قسمتی ار پمپ بنزین شرکت تعاونی گوگ تپه نصب گردد.امیدوارم با روشن و گرم شدن خانه هایتان دلهایتان نیز گرم شود.



جعبه‌ابزار