الموت
الموت استان
قزوینالموت منطقهاي است بسيار زيبا و يگانه و در همان حال ناشناخته، ميان کوههاي باختري البرز مرکزي، حدّ فاصل کوههاي طالقان (درسمت جنوب) و کوههاي تنکابن(در سمت شمال) و علمکوه و کلاردشت (در سمت شرق) و ديلم (در سمت غرب) و شامل دو بخش: الموت شرقي به مرکزيِّت معلم کلايه و بخش الموت غربي (رودبار الموت سابق) به مرکزيّت رازميان و جمعاً با بيش از ۲۰۰روستا و بيش از۲۰۰۰ کيلومتر مربّع وسعت.
مجموعهاي گسترده از رود و باغ و سنگستان و چشمه و کوچه باغها و خانههاي روستاييِ محصور در کوهسارها با آبشار و چشمهسارانِ فراوان و مراتعي تا دامن پوشيده از سبزه و گلهاي وحشي و شقايقزارها و تمشکزارها و بوتهوارههاي گَوَن و دامنههايي با گردوبُنهاي با وقار و باغسارهايي از سيب و آلبالو و مزارع سيبزميني و ذرّت و گاوَرس و...
و هوايي که در گردنههاي مُشرف به روستاها، از خيال سبکتراست و بالاتر، قلّههاي همين دامنهها، هماره با تاجبرفي سيمين، بر اَبرهاي سپيدِ مخملي، بوسه ميزند آن هم در زمينة کبودرنگِ آسماني که از صافي گويي ژرفاي آن پيداست...
در ميان اين مجموعه که همه در دو سوي يک درّة اصلي فراهم آمده است و به قول فروغ فرخزاد «روز را بر سينه ميفشارد و خاموش ميکند»۱، يک رود خروشان و جوشان دردرّة اصلي و دَهها رودبارک در درّههاي فرعي ميگذردکه آب آنها، دستکم در تابستانها، از آيينه، صافتر است و سنگها و حتّي ريگهاي بستر آنها را ميتوان از بالاي پلهاي معلّق چوبي زيباي روستاها، برشمرد.
بناهاي تاريخي[ویرایش]
۱- قلاع اسماعيليان
قِلاعي که۱۷۰ سال در برابر سلجوقيان وخلفاي عبّاسي مقاومت کردند و در ادبيات فارسي به نماد مقاومت، تبديل گشتند چنانکه مثلاً عبدالقادر نائيني ميگويد:
کِراست قدرتِ آن، کاين حصارِ گُردان را
به جاي خويش بدارد، چو قلعة الموت
مهمترين اين قلعهها عبارتند از:
- قلعة الموت (معروف به قلعة حسن صبّاح) واقع در روستاي
گازرخان ( فريا استارک در «سفرنامة الموت» خود مينويسد که گازرخان، تغيير يافته کلمة «قيصرخان» است).
- قلعة لَمبِسرَ: قلعهاي که کيا بزرگ اميد (جانشين حسن صبّاح) ۲۰سال قبل از جانشينيِ حسن، در آن ساکن بود.
- قلعة ميمون دز:
قلعهاي که به دست هلاکوخان فروريخت و خواجه نصير طوسي هنگام فتح آن، در قلعه حضور داشت واو خورشاه آخرين حاکم اسماعيلي قلعه را متقاعد کرد که تسليم مغول شود.
- قلعة شيرکوه بیدلان
- قلعة باستاني نَويذَر (با تلفظّ محلّي و احتمالاً در اصل قلعة نوذر) درست بالاي صخرههاي مشرف به گرمارود.
- قلل بالاي۴۰۰۰ (چهارهزار) مترِ شاه البرز، سيالان، نرگس، خَشِچال (قُلّة مشرفِ به گرمارودِ ما) و... که کوهنوردانِ بسياري را هر ساله پذيراست.
- مسير بسيار زيباي پيادهروي الموت به تنکابن
چه شباهت ها و تفاوت هایی وجود دارند و اصولا این شباهتها اینقد زیاد هست که باعث باشه اونها را همه تحت یک نام و زبان واحد به حساب بیاریم.
از جمله مناطقي كه مردمانش زبان خود را تاتي مي نامند مي توان از عمارلو ، الموت ، خورگام و ... نام برد.
در بسياري از روستاها و شهرها هم اگر از مردم سوال شود كه به چه زباني صحبت مي كنيد ، به نام محل سكونت خود آن زبان را مي خوانند. مانند رودباري ، ديلماني ، اشكوري ، الموتي ، براسري تاتی و ...
و جالب اينجاست در روستاهاي مناطقي از ديلم نام تالشي را بر آن نهاده اند.