ترخین


روستاي ترخين / اسدآباد / همدان
در فاصله حدود سه کیلو متری شمال شهر اسدآباد در میان دره ای سرسبزسرشار از درختان گوناگون با میوه های بهشتی ، آنجا که آلماقولاق ۱با همه ی عظمتش سرارادت فرود آورده و چشمه های فراوانش را گشوده تا نگینی چشم نواز برای فرزندانش باشد ، دهی قرار گرفته که « ترخین آباد»ش می خوانند.
برآنیم تاعلاقمندان را با تاریخ و گذشته این ده زیبا و ویژگیهایش آشنا نماییم :
ده ترخین آباد ، درست در مسیر جاده قدیمی همدان به کرمانشاه۲ ، با شیبی گاه ملایم ، گاه تند و گاه هموار ، در دامنه یکی از کوههای الوند و درکنار تپه «قراولخانه» و دره سرسبز ترخین آباد قرار دارد .


معرفی روستا[ویرایش]

به نقل از گذشتگان ، این ده ابتدا در فاصله ای حدود سه کیلومتری شمال شرقی محل کنونی -که امروزه «اُقور دَرَسه» (دره ی دزدان ) نامیده می شود – قرار داشته که به جهت موقعیت خاص و نزدیکی با منطقه چهاردولی ، پیوسته مورد دستبرد دزدان قرار می گرفت ، که بدین سبب اهالی مجبور به کوچ می شوند . گروهی از ساکنین- جهت نزدیکی به ملک و باغشان - در سمت شرقِ « اُقور دَرَسه » در فاصله حدود دو کیلومتری و کنار در ه ی «مَلهم دره یا مرهم دره» ساکن می شوند که اکنون دهی است و به همین نام (ملهمدره) خوانده می شود .گروه دیگر در سمت جنوب غربی « اُقور دَرَسه» درست در طرف مقابل جایگاه کنونی ترخین آباد -که امروزه به «حاجی قلندر» معروف است - ساکن می شوند .
جایگاه کنونی ترخین آباد ، قبرستان و محل جمع آوری خرمن کشاورزان بوده است ، چنانکه محله وسط ده هماکنون نیز به «خرمن جا» معروف است و بعضی از قبرهانیز همچنان باقی مانده اند. وجه تسمیه ترخین آباد( در اصطلاح محلی «تَخْنُوآ» گفته می شود) به درستی مشخص نیست ، در فرهنگ معین «ترخان» به معنی شاهزاده ترک و مغول آمده است که از بعضی مزایای موروثی از جمله معاف از مالیات و عوارض متعدد برخوردار بود و مجاز بود که هرگاه که می خواست به نزد سلطان رود. ترخون (ترخان) نام نوعی سبزی نیز می باشد وترخینه (ترخوانه) نیز نام نوعی غذا ست که با بلغور و دوغ و ... تهیه می نمایند . لازم به یادآوریست که ناصرالدین شاه قاجار هنگام عبور از این ده از آن به «ترخان آباد » یاد کرده است . زبان رسمی این ده ترکی با لهجه رایج در منطقه اسدآباد است که با ترکی آذری تفاوتهای بسیاری دارد. معماری ترخین آباد همان معماری رایج سایر دهات مناطق کوهستانی ایران می باشد و خانه ها در جهت شمالی دره و به اصطلاح رو به قبله -که مناسب ترین نوع معماری منطقه کوهستانی و سرد ایران است - ساخته شده اند .
در حیاط منازل علاوه بر آغل وانباری که گاه به صورت زاغه و در زیر زمین کنده شده اند ، دستشویی ، آشپزخانه و تنور - (تنورسان گفته می شود)- نیز قرار دارد . در وسط اتاقک یا سکوی تنورسان ، تنور و در کنار آن اجاق گلی برای پخت و پز قرار دارد.گاهی در بعضی از تنورسان ها،تنور کوچکتر دیگری برای پختن گرده ۳ ساخته می شود . تنورسان معمولاً از کف حیاط بالاتر ساخته می شود و در سقف نیز سوراخی که پاجه(باجه)نامیده می شود ، تعبیه شده تا هم دود تنور و اجاق به بیرون هدایت و هم نور مورد نیاز تأمین شود . اتاق های نشیمن در طبقه دوم قرار دارد که معمولاً با دربهایی کوچک به هم مرتبط می باشند و برای گرم نگه داشتن در فصل زمستان ، معمولاً یکی از اتاقها که طنبی نام دارد و در وسط آن تنوری کار گذاشته شده ، هم تنورسان و آشپزخانه است و هم نشیمن ، در واقع پس از پخت نان و گاه غذا ، کرسی روی تنور قرار می گیرد تا از گرمای آن نیز استفاده شود .
جلو اتاقها نیز ایوانی قرار دارد که با نرده های چوبی احاطه شده است . مصالح به کار رفته در ساخت خانه ها بیشتر سنگ ، خشت و گاه آجر با ملات گل می باشد و بر روی سقف ها نیز از الوار چوب صنوبر استفاده شده است که برای جلو گیری از ریزش خاکِ سقف و ورود حیوانات موزی و خطرناک ، بر روی تیرها ، خار و خاشاک می ریزند . موقعیت ده به شکلی ویژه است ، به گونه ای که شیب کوچه ها و خانه ها ، گاه در جهت شمال به جنوب ، شرق به غرب و به عکس و گاه هموار است . در قسمتهایی که شیب زمین زیاد است خانه ها بر دوش هم سوار شده اند و بام خانه های پایین دست ، با کف حیاط خانه های بالا دست یکسان است . در محله ی پایین ده ، «قلعه ی خان» قرار دارد که دارای برج و باروی خاص می باشد . درست روبروی قلعه و برای دسترسی آسان حاکمان ، حمام عمومی قرار دارد . سقف این حمام کاملاً با کوچه همسطح بوده و درب آن از سمت شرق و در امتداد شیب کوچه و روبروی باغچه ای باز می شود۴ ،حمام قدیمی ترخین آباد ، دارای ورودی ، سربینه ، حوض آب سرد ، گرمخانه ، خزینه های آب گرم و سرد و...بوده وکاملاً - از لحاظ معماری- با سایر حمامهای سنتی کشور هماهنگی دارد . در سمت دیگر باغچه ، با دیواری سنگ چینِ بدون ملات ، با ارتفاع حدود ۵ متر، سکویی ایجاد گردیده که شیب بسیار تند سمت جنوب با کوچه سمت شمال همسطح گردیده و در سمت شمال سکو ، مسجد ده کاملاً رو به قبله ساخته شده است . ایستادن در کنار درختان کهنسال چنار و توت و شاه توتِ حیاط مسجد و نگاه از ارتفاع بسیار زیاد به مناظر اطراف ، حسی شاعرانه ،آمیخته به قدرت و سپس سرتعظیم فرود آوردن در مقابل عظمت خداوندی را به هر بیننده ای القاء می نماید و تحسینش را نسبت به معمار و انتخابگر محل مسجد برمی انگیزد .
در سمت غرب مسجد ، آسیاب آبی (معروف به باستان دِرمانه، دِرمان به معنی آسیاب) قرار دارد . آب این آسیاب از رودخانه تأمین و با جویی که از حیاط مسجد عبور می کند ، به تنوره آسیاب وارد و پس از خروج به آسیاب بزرگ دیگری(قره بیگ درمانه) که با اندکی فاصله از این آسیاب ساخته شده ، منتقل می گردد. علاوه بر اینها آسیابهای دیگری نیز در ترخین آباد و اطراف آن ساخته شده است :
ازجمله «باش درمانه » در نزدیکی چشمه دوزاقا (شمال شرقی ده) ، « علی قورد درمانه » بالاتر از محله خرمن جا ، «جنگل درمانه» در مسیر حاجی قلندر ، «اوچ دِرمانّار» سه آسیاب متوالی و زیر هم در مسیر جاده ترخین آباد به اسدآباد.۵ ، آسیابهای دیگری نیز در مسیر جویی که آب را از رودخانه به اوچ درمانّار منتقل می کند ساخته شده که اثرات بسیار کمی ازآنها باقی مانده است . چشمه ای درشمال شرقی ده از میان صخره ها و حیاط چندخانه می جوشد که به« دوزاقا » معروف است .۶ قسمت جنوب ترخین آباد رودخانه ای فصلی جاریست که آب آن از چشمه های فراوان اطراف دره -که تا گردنه اسدآباد ادامه دارد- تأمین می گردد. در کنار این رودخانه و پایین ده ، دو چشمه با آب بسیار گوارا ، به نام «شالی بولاغه» و «حاجی قلندر» جاریست که پیش از لوله کشی ، نیاز اهالی را برطرف می نمودند. شالی بلاغه (شاهی بلاغه) در کنار فضایی هموار و سکو مانند قرار دارد که به شاه نشین معروف است . نقل است یکی از شاهان صفوی (احتمالاً شاه عباس) در این نقطه اردو زده و ترخین آباد را بسیار پسند نموده و آن زمان نام ترخین آباد را «شاه پسند » نهاده است ، چنانکه محل سکونت ، « شاه نشین» و چشمه کنار آن «شاهی بلاغه » نامیده می شود . چشمه سمت جنوب شرقی که «حاجی قلندر» نامیده می شود ، مجموعه ای از چند سرچشمه بسیار خنک و گوارا ست . در کنار یکی از سرچشمه ها ، درختان کهنسال چنار قرار دارد که به «آشاقه پیراسماعیل» (پیراسماعیل پایین ) معروف است . تنه بسیار قطور درختان چنار نشان از تک درختی دارد که پس از بریده شدن ، ساقه هایی جدید در اطراف آن روییده و اکنون هریک درختی بزرگ شده اند ، درختان چنار در کنار سکویی قرار گرفته اند که چشمه از سمت دیگر سکو جوشیده وبا جویی به بیرون سکو منتقل می شود. اهالی ده برای درختان «پیراسماعیل» احترامی ویژه قائلند واصطلاحاً گفته می شود نظر کرده اند ۷ . نشستن برروی سکویی بلند در خنکای نسیم پر از عطر پونه های کنار رودخانه و صدای موزون آب آن همراه با شر شر آب از کنار سکو ، آمیخته با چهچه ی بلبلان سرمست و صدای خروسهای ده ، لذتی به همراه دارد که هیچ توصیفی گویای آن نخواهد بود .
از دیگر چشمه های نزدیک ده -که گاه به طرق مختلف به داخل خانه ها و یا مکانهای عمومی منتقل شده اند، می توان به «سولْدره» (سوله دره : درة پرآب) و« ِقلْوه بولاغه » (چشمه رو به قبله ) در قسمت شمال و شمال غربی اشاره نمود .
اگر در فصل بهار و تابستان ، شب را در ترخین آباد سپری کنی ، علاوه بر نسیم روحبخش که برگ درختان را به رقص و صدا در می آورد، با ستارگان تا سپیده دم بیدار مانده و به صدای شباویز(مرغ حق) گوش خواهی سپردو صبحگاهان که از کوچه پس کوچه های ده و از کنار خانه های سنگی و خشتی عبور کنی ، بوی خاک نَمور را حس خواهی کرد که زنان سخت کوش دِه ، به مقدم خورشید عالمتاب ، کوچه ها را آب پاشی و جارو کرده اند و براستی اگر هنگام طلوع خورشید از کوچه ها عبور نمایی ، از آهنگ زیبای مشک زدن و کوبیدن لاوان (نَوَند) ۸ به دیواره ی داغ تنور و بوی نان و گرده تازه که تا چند کوچه آن طرف تر هم می رود و ضربآهنگ دفینه ها برتار و پود قالیها ، به وجد خواهی آمد .
اگر کمی بیشتر در کوچه ها و داخل خانه ها به گردش بپردازی ، علاوه بر مشاهده خانه های قدیمی ، صحنه هایی زیبا را خواهی دید از جمله : چوپانان آماده ی حرکت به صحرا با سفره های قلمکار به پشت بسته ، باغبانان و کشاورزان سوار بر چهارپایان -که توشه و کوزه های پر آبشان را در خورجین گذارده اند – کارگران بیل بدست که کاه وگِل را به هم می آمیزند تا هم دیوارِخانه ها را جلا دهند و هم پشت بام خانه ها را برای فصل بارش آماده نمایند و همچنین زنان و دخترانی که هریک به کاری مشغولند :
از جمله پشم ریسیدن ، بافتن جوراب و شال وکلاه و ... برای زمستان ، کیسه بافی و جاجیم بافی و در فصول مختلف به کارهایی از جمله پختن سمنو و شیره انگور ، شستن و کوبیدن گندم برای تهیه بلغور ، سفید کردن خانه ها با خاک سفید و تکه ای پارچه که از اطراف تهیه کرده اند (گاه با خاک رُس و به رنگ قرمز ) و ... اکنون پس ازگذر از کوچه های ترخین آباد ، از هرجهت که دوست داشته باشی ، می توانی وارد بهشت شوی ! و به راستی دره ترخین آباد بهشت گم شده ایست که نیاز به شناسایی و معرفی بیشتر دارد تا همگان از موهبت الهی و زحمات باغبانان سخت کوش بهرمند شوند . بجز قسمت شمال ده - که به جاده ملهمدره و کوه ختم می شود - اطراف ترخین آباد را باغهای زیبایی تشکیل داده که بخش عمده آن در سمت شرق ده و تا نزدیک ده بالا دست (ملهمدره ) ادامه دارد . انگور – این میوه بهشتی – عمده ترین و به عبارتی معروفترین محصول ترخین آباد است که علاوه بر تنوع گونه ، شیرینی و طعم منحصر به فرد آن در استان همدان و کرمانشاه ، معروف است . از دیگر محصولات ، می توان به گردو ، بادام ، زردآلو ، هلو ، آلوچه ، به ، سیب ، سماق ، سنجد ، آلبالو و ... اشاره نمود که گردو بیشترین میزان محصول را ، پس از انگور به خود اختصاص می دهد . آب باغهای ترخین آباد از چشمه های فراوان اطراف دره تأمین می گردد ، از معروفترین چشمه هایی که باغها را آبیاری می نمایند ، می توان به کهریز (که آب آشامیدنی ده را هم تأمین می نماید ) و لاواره ، اشاره نمود ، در کنار چشمه لاواره ، آبگیر نسبتاً بزرگی ساخته شده که در فصل تابستان برای جبران احتمالی کمبود آب ، مورد استفاده قرار می گیرد ، ناگفته نماند آب قسمتی از باغهای ترخین آباد نیز از ده ملهمدره معروف به «شه اُو»(شاه آب) تأمین می گردد . از دیگر دیدنیهای ترخین آباد ، آبشارهایی زیباست۹ که در مسیر رودخانه قرار دارند . درخت گردو بسیار کهنسال و دیدنی نیز در انتهای شرقی ترخین آباد قرار دارد که جزء آثار طبیعی به ثبت رسیده است ، هرچندکه هنوز قدمتش مشخص نگردیده اما قطر و ظاهر آن گویای عمر بسیار طولانی آن است .
از حیوانات وحشی دره ترخین آباد می توان به شغال ، روباه ، خرگوش ، گرگ ، گاه گراز وحشی و آهو و پرندگان ،کبک ، قمری ، عقاب ، قرقی و پرندگان مهاجر ی مانند ، سینه سرخ ، مرغ مگس خوار ، شباویز ، سهره و ... اشاره نمود.

پی نوشتها[ویرایش]

۱- از قله های الوند
۲. ناصرالدین شاه قاجارهنگام عزیمت به کربلاو نجف در سال ۱۲۸۷ ه.ق ، در سفرنامه خود به دو راه برای رسیدن به اسدآباد اشاره نموده است : یکی از گردنه اسدآباد و دیگری که برای کالسکه ساخته اند که از ملهمدره و ترخین آباد عبور می نماید و خود وی از این مسیر به اسدآباد می رود .
۳. گرده، نان ضخیم- با قطری حدود یک بشفاب غذا خوری امروزی- است که معمولاً داخل خمیرآن شربت و گاه شیره انگور ، روغن حیوانی و شیر اضافه نموده و قبل از پخت بر روی آن دانه های خوش مزه و معطری مانند سیاه دانه و کنجد آغشته به تخم مرغ و زعفران مالیده و در تنور می پزند که روی آن پس از پخت ، حنایی رنگ می شود.
۴. اکنون همان باغچه حمام عمومی است که در سال ۱۳۶۱ ساخته شده و همزمان با ساخت آن ، متاسفانه حمام قدیمی که بسیار زیبا بود تخریب گردید .
۵. البته آسیاب دیگری در امتداد سه آسیاب و زیر جاده ترخین آباد ساخته شده ، اما همچنان به اوچ درمانّار معروف است.
۶. متأسفانه اکنون این چشمه ها به دلیل برداشت بی رویه آب های زمینی در دشت اسدآباد با چاههای عمیق و بارش اندک برف و باران، خشک شده است .
۷. «پیر» در اصطلاح اهل تصوف و دراویش، به معنی مرشد ، مراد و پیرطریقت است و« صوفیان» فرقه ای از مسلمانانند که اعتقاد دارند ، با ریاضت و تزکیه نفس می توانند به حق و حقیقت راه یابند و قدر مسلم آنست که درویش مسلکی به نام اسماعیل که احتمالاً مورد احترام اهالی هم بوده ، دراین مکان زندگی می کرده و یا دفن شده و نام خود محل (حاجی قلندر) نیز گویای این نکته است ، چرا که «قلندر» به معنی درویش و صوفی است . درختان چنار دیگری با همین نام «یاخاره پیر اسماعیل » (پیراسماعیل بالا) در سمت شمال شرقی ده و در کنار جاده ملهمدره قرار دارد که آنجا نیز جنبه مقدس دارد. ۸. غلتک چوبی کوچکی که خمیر را به وسیله آن پهن می نمایند. ۹. البته به جز تابستانها که آب رودخانه برای آبیاری باغها به مصرف می رسد.

منبع[ویرایش]

roostanews.ir



جعبه‌ابزار