توسعه روستایی و کارآفرینی روستایی در مالزی


توسعه روستايي و كارآفريني روستايي در مالزي
مقدمه
مالزي از كشورهاي نسبتاً پرجمعيت آسيايي است كه اغلب مردم آن همانند ساير كشورهاي آسيايي به فعاليت‌هاي كشاورزي مشغولند. تا سال ۱۹۵۷ يعني تا قبل از استقلال، نابساماني‌هاي عمده‌اي در اقتصاد اين كشور وجود داشت. عدم توجه به بخش كشاورزي و نقش آن در توسعه اقتصادي يكي از علل عمده بروز اين مشكلات بود. در اين زمان بخش زيادي از مردم مالزي در فقر به‌سر مي‌بردند.
پس از برچيده شدن استعمار از مالزي، اقتصاد اين كشور تغييرات ساختاري عمده‌اي را طي حدود ۵ دهه تجربه نمود. اجراي چندين برنامه عمده با هدف ريشه‌كن‌سازي فقر، تاكيد و توجه به برنامه‌هاي توسعه روستايي، رونق بخش كشاورزي و حضور موثرتر دولت در سياستگذاري‌ها، موفقيت‌هاي چشمگيري را براي اين كشور به ارمغان آورد. نرخ فقر از رقم ۴/۵۲ درصد در سال ۱۹۷۰ به ۱/۶ درصد در سال ۱۹۹۷ رسيد و تاثير بحران‌هاي مالي تا حد زيادي كاهش يافت( ۱ ).
با تاكيد بر بخش كشاورزي، ميزان صادرات در اين بخش از ۹/۱۳ ميليارد رمنيبي در سال ۱۹۸۰ به ۴/۳۳ ميليارد مبني در سال ۱۹۹۸ رسيد كه نشانگر رشدي ۸/۹ درصدي بود (۲ ).
علاوه بر بخش كشاورزي، گام‌هاي مهمي نيز در توسعه بخش صنعتي بويژه در روستاها برداشته شد به‌طوري كه سهم صنعت و توليدات صنعتي در توليد ناخالص ملي در اين دوران به ميزان قابل توجهي افزايش يافت.
امروز مالزي با سرعت به سمت صنعتي شدن پيش مي‌رود. توليد و توزيع محصولات كشاورزي چرخ اقتصاد مالزي را به حركت در مي‌آورد و در كنار آن توليدات صنعتي راه را براي پيشرفت بيشتر باز مي‌كند. چهره فقر در اين كشور به‌تدريج رنگ مي‌بازد و مالزي به آينده درخشان‌تري مي‌انديشد.
۱. توسعه روستايي زيربناي رشد اقتصادي
جمعيت كثيري از مردم مالزي را روستانشينان تشكيل مي‌دهند. در سال ۱۹۵۷ (در زمان استقلال) ۵/۷۳ درصد جمعيت اين كشور در روستاها زندگي مي‌كردند كه اين رقم تا سال ۱۹۹۵ به ۳/۴۵ درصد كاهش يافت.
با توجه به جمعيت كثير روستانشينان مالزي اكثر برنامه‌هاي توسعه اقتصادي مالزي در دهه‌هاي اخير با تاكيد ويژه‌اي بر توسعه روستايي و كاهش فقردر ميان روستاييان تدوين و اجرا شده است. اين برنامه‌ها چند هدف اصلي را دنبال مي‌كردند:
• • ايجاد اشتغال در بخش‌هاي غيركشاورزي
• • كنترل جمعيت
• • توسعه اجتماعي و شهري‌سازي روستاها
• • كاهش مهاجرت روستاييان به شهر
• • افزايش سطح رفاه روستانشينان
چهار استراتژي عمده برنامه‌هاي توسعه روستايي عبارت بودند از( ۱ ) :
۱. ۱. توسعه كشاورزي
۲. ۲. توسعه يكپارچه روستايي
۳. ۳. صنعتي نمودن روستاها
۴. ۴. توسعه مراكز رشد روستايي
۱. توسعه كشاورزي
پس از استقلال مالزي عمده روستاييان آن در بخش كشاورزي به كار اشتغال داشتند. كشاورزان مالزيايي درآن زمان به دو دسته تقسيم مي‌شدند. گروه اول خرده‌مالكان بودند كه به كشت‌وكار محصولاتي چون كائوچو، روغن‌هاي گياهي، نارگيل و برنج مي‌پرداختند و دسته دوم هم از طريق ساير فعاليت‌هاي كشاورزي مانند صنايع تبديلي، مشاغل نيمه‌صنعتي مانند كار در معادن، توليدات دستي، عمليات ساختماني، حمل و نقل، و خدمات امرار معاش مي‌كردند. در آن زمان اقتصاد مالزي تا حد زيادي وابسته به صادرات دو محصول كائوچو و قلع بود. نيروي كار ارزان، زمين‌هاي كشاورزي اندك و هزينه‌هاي اوليه كشاورزي نسبتاً بالا بود و همه اينها باعث ركود در بخش كشاورزي مالزي شده بود.
پس از بر چيده شدن استعمار از مالزي، بي‌توجهي به بخش كشاورزي جاي خود را به مشاركت فعال در توسعه كشاورزي داد. در ابتدا و در دهه ۱۹۶۰ تلاشهاي دولت بيشتر معطوف به توسعه شيوه‌هاي سنتي كشاورزي بود تا بتواند درآمد روستاييان را افزايش دهد. اما پس از آن "اصلاحات كشاورزي"به‌عنوان كليدي‌ترين استراتژي در توسعه روستاي كشور مورد تاكيد قرار گرفت و از آن پس تغييراتي اصولي در ساختار بخش كشاورزي پديد آمد.
با بروز ناآرامي‌هاي قومي در دهه ۱۹۷۰ نقطه عطفي در نقش دولت در اين كشور ايجاد شد. در آن زمان با اثبات ناكارآمدي بخش خصوصي در پياده‌سازي استراتژي‌هاي توسعه و توزيع عادلانه درآمد ميان گروهها و بخش‌هاي مختلف، دولت تصميم گرفت نقش موثرتري در توسعه اقتصادي كشور ايفا كند. تدوين و اجراي برنامه "سياست‌هاي نوين اقتصادي" در سال ۱۹۷۰ در همين راستا بود. اين برنامه با هدف ريشه‌كن‌سازي فقر و تجديد ساختار اجتماعي در مالزي به مرحله اجرا در آمد. "سياست‌هاي ملي كشاورزي" نيز در چارچوب همين برنامه و با هدف اتخاذ رويكردي همه‌جانبه در توسعه كشاورزي و ايجاد رشد متوازن در اين بخش تدوين شد. از آن زمان به بعد علاوه بر توليد مواد غذايي، توليد محصولات صنعتي نيز مورد توجه قرار گرفت. بدين ترتيب با انجام فرايندهايي همچون فرآوري, انبار و حمل مناسب محصولات كشاورزي قبل از صدور, ارزش افزوده بيشتري از محصولات به‌دست آمد. در طي سالهاي ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۰ ارزش افزوده محصولات كشاورزي ۶/۴ درصد رشد داشته است ( ۱ ). با تاكيد بر توليد محصولات صنعتي، سهم محصولات كشاورزي در توليد ناخالص ملي كاهش يافت و از ۸/۲۰ درصد در سال ۱۹۸۵ به ۷/۱۸ درصد در سال ۱۹۹۰ رسيد. جدول (۱) سهم كشاورزي و صنعت را در توليد ناخالص ملي در دهه‌هاي اخير نشان مي‌دهد.
جدول ۱. سهم بخش‌هاي مختلف در توليد ناخالص داخلي مالزي در دهه‌هاي اخير (درصد)
بخش‌هاي مختلف ۱۹۷۰ ۱۹۸۰ ۱۹۹۰ ۱۹۹۵ ۲۰۰۰
كشاورزي, جنگلداري و ماهيگيري ۲۹.۰ ۲۲.۹ ۱۸.۷ ۱۳.۶ ۱۰.۵
معدن و ساخت و ساز ۱۳.۷ ۱۰.۰۱ ۹.۷ ۷.۴ ۵.۷
ساخت و توليد ۱۳.۹ ۱۹.۶ ۲۷.۰ ۳۳.۱ ۳۷.۵
شكار ۳.۸ ۴.۶ ۳.۵ ۴.۴ ۴.۸
خدمات ۳۹.۶ ۴۲.۸ ۴۲.۱ ۴۴.۲ ۴۵.۷
با توليد محصولات كشاورزي جديد و كيفي، تنوع محصولات در بازارهاي داخلي و خارجي افزايش يافت. همچنين در فاصله سال‌هاي ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۰ بهره‌وري نيروي كار در بخش كشاورزي ۷/۳ درصد در سال بود كه رقمي بيش از ساير بخش‌هاي اقتصادي در آن زمان به‌شمار مي‌رفت.
برنامه‌هاي توسعه يكپارچه كشاورزي از ديگر طرح‌هايي بود كه در دوره‌هاي مختلف در كشور مالزي به اجرا در آمد. اين برنامه‌ها براي احيا و توسعه كشاورزي در مناطقي كه با فقر زياد و بهره‌وري پايين دست به گريبان بودند, تدوين شد. يكي از اين برنامه‌ها پنجمين برنامه توسعه يكپارچه كشاورزي بود كه در فاصله سالهاي ۱۹۹۲ و ۱۹۹۳ اجرا شد و بدين ترتيب ۵/۳ ميليون هكتار از زمين‌هاي كشاورزي زير كشت رفت و در آمد ۲۷۳۹۰۰ خانوار روستايي افزايش يافت.
در حال حاضر ۱۷ برنامه توسعه يكپارچه كشاورزي در حال اجراست كه از اين تعداد ۱۰ برنامه تكميل شده است. تعدادي از اين برنامه‌ها در مقياسي گسترده و با هدف آبياري زمين‌هاي كشاورزي به اجرا در مي آيد تا ميزان توليد برنج را تا مرز خودكفايي افزايش دهد. هدف اغلب اين برنامه‌ها، افزايش توليد برنج در شاليزارهاست. علاوه بر اين، برنامه‌هايي نيز براي كشت ساير محصولات مانند كائوچو، نارگيل و آناناس اختصاص دارد. با اجراي اين برنامه ها صادرات كشاورزي افزايش يافته است. بخش كشاورزي نسبتا متنوع‌تر شده است و به سمت توليد محصولات سودآورتري چون روغن‌هاي گياهي و قهوه پيش مي‌رود. با وجودي كه با رشد بخش صنعت، بخش كشاورزي در توليد، ناخالص ملي كاهش يافته, اما با اين وجود اين بخش هنوز هم به‌عنوان يك بخش مهم اقتصادي در مالزي مطرح است.
برنامه توسعه اينسيتو [۱]     از برنامه‌هاي عمده توسعه كشاورزي در مالزي است. در اين كشور حجم زيادي از زمين‌هاي كشاورزي به‌صورت پراكنده و بدون بهره‌وري اقتصادي وجود دارد, كه عامل مهمي در درآمد كم و توليد پايين به‌شمار مي‌روند. هدف برنامه توسعه اينسيتو ,كاشت مجدد, احيا و تقويت زمين‌هاي كشاورزي در مناطقي است كه با معضل فقر و توليد پايين مواجهند. با اجراي اين برنامه و طي سالهاي ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۵ در مجموع ۴۸۳۱۰ هكتار زمين كشاورزي احيا شده و زير كشت محصولات متنوع قرار گرفتند.
۲. توسعه يكپارچه روستايي
توسعه كشاورزي به تنهايي نمي‌توانست رشد اقتصادي را در كشور تضمين كرده و فقر را در اين كشور ريشه‌كن سازد و توجه به ساير بخش‌ها نيز در كنار بخش كشاورزي ضروري به نظر مي‌رسيد. با توجه به اين نكته، از زمان استقلال كشور تاكنون برنامه‌هاي متعددي با هدف توسعه روستايي در اين كشور به اجرا در آمده است. نخستين برنامه‌هاي توسعه روستايي در مالزي در فاصله سالهاي ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۵ و با هدف سازماندهي مجدد و توسعه فعاليت مراكز توسعه روستايي اجرا شد. با پياده‌سازي اين برنامه‌ها، فعاليت مراكز توسعه روستايي هماهنگ شده و گسترش يافت.
علاوه بر اين سازمان خواروبار و كشاورزي سازمان ملل متحد ( فائو) در سال ۱۹۷۱ استراتژي توسعه يكپارچه روستايي را تدوين و به اجرا در آورد. اين استراتژي پس از مدت كوتاهي از سوي موسسات خيريه و مراكز اعطاي وام مورد حمايت قرار گرفت.
تدوين يك استراتژي بلندمدت براي توسعه, همراه با تامين مواد اوليه و زيرساخت‌هاي اساسي, از مهم‌ترين مولفه‌هاي توسعه يكپارچه روستايي است. در استراتژي جامع توسعه روستايي بر اجراي پروژه‌هايي تاكيد مي‌شود كه تاثير بيشتر و سريع‌تري دارند و برنامه‌هاي توسعه روستايي در سطح خرد را با برنامه‌ريزي و هدف‌گذاري به هم پيوند مي‌دهند.
اين برنامه‌ها در چارچوب طرح عمده دولت يعني "سياستهاي نوين اقتصادي" طراحي شد و اهداف آن عبارت بودند از:
۱. ۱. حمايت از مدرنيزه‌كردن بخش روستايي از طريق توسعه روش‌هاي جديد توليد
۲. ۲. ارائه خدمات حمايتي، تامين اعتبار و بازاريابي
۳. ۳. تشويق روستاييان به مشاركت مستقيم يا غيرمستقيم در بخش كشاورزي
۴. ۴. تشويق روستاييان به راه اندازي صنايع روستايي، اجراي پروژه‌هاي تجاري و توسعه خدمات شهري
مراكز توسعه روستايي امروزه نقش مهمي را در توسعه روستاها ايفا مي‌كنند. برنامه‌هاي آموزشي متنوعي از سوي اين مراكز و با حمايت دولت براي روستاييان برگزار مي‌شود. هدف از اين برنامه‌ها پر كردن شكاف موجود ميان جوامع شهري و روستايي است. از جمله اين آموزش‌ها در زمينه كاربرد رايانه و استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات براي توسط روستاييان است. در اين زمينه مراكز توسعه روستايي با آموزش مربيان كارآمد و ارائه خدمات نقش موثري در توسعه مهارت‌هاي روستاييان دارند( ۳ ).
تدوين يك استراتژي بلندمدت براي توسعه, همراه با تامين مواد اوليه و زيرساخت‌هاي اساسي, از مهم‌ترين مولفه‌هاي توسعه يكپارچه روستايي است. در استراتژي جامع توسعه روستايي بر اجراي پروژههايي تاكيد مي‌شود كه تاثير بيشتر و سريعتري دارند و برنامه‌هاي توسعه روستايي در سطح خرد را با برنامه‌ريزي و هدف‌گذاري به هم پيوند مي‌دهند.
۳. صنعتي‌سازي روستاها
صنعتي نمودن روستاها در اوايل دهه ۱۹۷۰ مورد تاكيد توجه قرار گرفت و چهار محور اصلي در اين برنامه‌ها در نظر گرفته شد:
۱. تهيه فرآورده هاي اوليه از محصولات خام كشاورزي مانند آسياب كائوچو و دانه هاي قهوه.
۲. توسعه فعاليتهاي سنتي و صنايع دستي همچون طراحي روي پارچه، زنبيل بافي، سفالگري، حكاكي روي چوب و نقره.
۳. توليد محصولات براي بازارهاي محلي مانند پختن نان و كيك، تهيه پوشاك و لوازم منزل و بلوك‌هاي آجر و سيمان.
۴. تعمير خودرو و لوازم الكتريكي در منزل
دولت مالزي سرمايه زيادي را صرف اعطاي وام و كمك هزينه, ارائه خدمات مشاوره‌اي, توسعه كارآفريني , برگزاري دوره‌هاي آموزشي و ايجاد تسهيلات زيرساختي براي توسعه صنعتي‌سازي كرده است.
اين برنامه‌ها فراتر از حوزه صنايع خانگي و دستي است و تنها به روستاها نيز محدود نمي‌شود.
برنامه‌هاي صنعتي‌سازي بر حوزه‌هاي زير تاكيد دارد:
۱. انتقال فناوري پايين و متوسط
۲. تاكيد بر صنايع مبتني بر منابع
۳. توجه به بازارهاي محلي
۴. تاكيد بر فعاليت‌هاي مرتبط با گردشگري
۴. توسعه مراكز رشد روستايي
اين مراكز، شامل تعدادي از روستاهاي محلي است كه در اطراف يك روستاي مركزي قرار گرفته و جمعاً يك واحد اقتصادي مستقل را تشكيل مي‌دهند. يك مركز رشد روستايي از تسهيلات ضروري و زيرساخت‌هايي همچون مدرسه، بازار مراكز درماني، و امكانات رفاهي مانند آب و برق تشكيل شده است.
مراكز رشد روستايي چند هدف اصلي را دنبال مي‌كنند:
۱ . ريشه‌كن سازي فقر
۲. حصول اطمينان از توسعه متوازن ميان شهر و روستا
۳. بهبود كيفيت زندگي روستاييان
۴ . ايجاد ارتباط موثر ميان مناطق روستايي و شهرهاي مجاور آنها
در مراكز رشد روستايي صنايعي در مقياس‌هاي كوچك وجود دارند كه به فعاليت‌ها و خدمات غيركشاورزي مي‌پردازند. هدف اين مراكز، شهري‌سازي روستاها، تجاري‌سازي كشاورزي، مدرنيزه كردن بخش كشاورزي و ايجاد فرصت‌هاي رشد براي حوزه‌هاي روستايي كشور است( ۱ ).
كارآفريني و اشتغال در روستاهاي مالزي
در زمان استقلال مالزي اغلب روستانشينان كه بخش كشاورزي به كار اشتغال داشتند, اما پس از آن با تاكيد دولت بر فعاليت‌هاي صنعتي, بخشي از جمعيت روستايي به فعاليت‌هاي صنعتي پرداختند. با اجراي برنامههاي صنعتي سازي روستاها كه بخش عمده‌اي از فعاليتهاي آن به توسعه كارآفريني روستايي, اختصاص داشت, گام‌هاي موثري در جهت توسعه اشتغال برداشته شد.در اين برنامه با ارائه خدمات مشاوره و نيز برگزاري دوره‌هاي آموزشي, روستاييان به راه‌اندازي كسب‌وكارهاي غيركشاورزي تشويق مي‌شدند. توسعه مراكز رشد روستايي و گسترش فعاليت‌هاي صنعتي در اين مراكز نيز فرصتهاي جديدي را براي انجام فعاليت‌هاي غيركشاورزي در اختيار روستاييان قرار داد. با اين وجود هنوز هم كشاورزي منبع عمده اشتغال در اين كشور است. از كل ميزان اشتغالي كه در سال ۱۹۹۹, ايجاد شد، ۳۸/۴۵ درصد در روستاها و از آن رقم ۳۷/۰ درصد در بخش كشاورزي بود( ۲) .
منابع:
۱. Fatmah Mohd Arshad & et all,” Rural Development Model In Malesia”, ۱۹۹۷
۲.National Study : Malasia,…….
۳.Rural Developmet Institute

[[
انجمن ترويج وآموزش کشاورزی چیا
]]



جعبه‌ابزار