محرم در روستا


مراسم عزاداری در محرم برای حضرت اباعبداله حسین (ع) و یارانشان در شهر ها و روستا های سراسر کشور با توجه به آداب و رسوم آن منطقه برگزار می شود.
به عنوان نمونه محرم در روستای تویه رودبار شهرستان دامغان در این صفحه ارائه شده است.


آشنایی با تویه رودبار[ویرایش]

تویه رودبار در شمال دامغان واقع شده است و تا شهر دامغان حدود ۷۰ کیلومتر و تا شهر دیباج ۷ کیلومتر فاصله دارد و در میان دو کوه واقع شده است ، منطقه ای سرسبز و زیبا و کوهستانی که زمستان های سرد و معمولاً برف نشین می باشد. این روستا صاحب آب آشامیدنی بهداشتی ، برق ، تلفن ، درمانگاه ، حمام ، شرکت تعاونی و یک مدرسه ابتدایی به نام فردوسی می باشد.
مردم تویه رودبار بسیار معتقد و متدین و در جنگ تحمیلی نقش مهمی داشته اند و شهید ان بسیار تقدیم نموده اند ، این روستا صاحب سه حسینیه کوچک و یک مسجد جامع و مسجد کوچک قدیمی به نام المهدی (عج) است. امامزاده مجد الدین از نوادگان امام موسی کاظم (ع) در ۲ کیلومتری شمال این روستا اعتقادات بسیاری را مجذوب خویش نموده است. ساختمان امامزاده حدود ۳۰۰ سال پیش از گل و خشت خام و چوب ساخته شده است و با نمازخانه آن حدود ۱۲۵ متر مربع زیربنا دارد. زبان اهالی گیلکی (استرآبادی) و شغل آنان کشاورزی و دامداری و روحیاتی سخت کوشانه و جمعیتی قریب به ۲۰۰ نفر در زمستان ها و جمعیتی بسیار بیشتر در بهار و تابستان دارد.

محرم در روستا[ویرایش]

با فرارسیدن محرم و آذین بندی اماکن مقدس و مذهبی در روستا ، اهالی هر روز به مسجد می روند و صبحانه نذری صرف و پس از نماز جماعت مراسم زیارت عاشورا برگزار می شود و سپس به منازل اهالی روستا که مراسم روضه خوانی دارند می روند این مراسم در بعدازظهر نیز برگزار می شود. هیئت حضرت علی اکبر (ع) روستای تویه رودبار در بعدازظهرها ، در مسجد المهدی (عج) مراسم نوحه خوانی و زنجیرزنی برگزار و نماز جماعت را در مسجد جامع اقامه می کنند. مراسم با صرف شام و سینه زنی و زنجیرزنی تداوم می یابد و در پایان با سینه دوره ای پرشور و گرم به پایان می رسد. این مراسم ، روز ششم که روز طوق بندی می باشد برگزار می شود.

← مراسم طوق بندی
اهالی روستا (زن و مرد) به منزل صاحب طوق می روند و طبق رسوم ، روحانی ابتدا روضه می خواند و پس از آن مصیبت و مداحی برگزار و پذیرایی از میهمانان به عمل می آید و طوق را توسط پارچه های سبز و روسری های مخصوص می بندند و این قابل ذکر است که این طوق را هر کس نمی بندد و چند نفر از ریش سفیدان روستا این طوق را می بندند و با ذکر مصیبت طوق را از اتاق بیرون می آورند. در حیاط زن و مرد به زیارت طوق می آیند و هر کس که نذری داشته باشد پولی می دهد و بعد این طوق را با مراسم سینه زنی تا مسجد همراهی می کنند و در مسجد مراسم زنجیرزنی و سینه زنی برگزار می شود تا اذان ظهر این مراسم ادامه دارد و بعد از اذان نماز جماعت برگزار می شود و پس از نماز روضه و مصیبت و ناهار می دهند.

← هفتم محرم (مراسم علم گردانی)
در این روز اهالی به منزل شخصی می روند که در آنجا مراسم طوق بندان برگزار می شود و در کنار طوق علم را هم می بندند در این خانه یک اتاقی وجود دارد که به آن اتاق آقا می گویند. در سالهای گذشته شخصی در این خانه زندگی می کرد به نام حاج شیخ ابراهیم مذحجی که این شخص عالم بوده و به او آقا می گفتند و مورد احترام همه مردم روستا بوده است مردم می گویند زمانی که می خواست کفشهایش را بپوشد کفش ها خودشان در جلوی این آقا جفت می شدند. در اتاق آقا منبری وجود دارد که خیلی مقدس است و اهالی روستا به آنجا می روند و زیارت می کنند روی منبر شیرینی وجود دارد و مردم روی منبر پول می گذارند و بعد از مراسم پذیرایی و نوحه خوانی و دیگر موارد ، علم و طوق را با مراسم سینه زنی و زنجیرزنی راهی مسجد جامع می کنند. در آنجا طبق معمول مراسم سینه زنی و زنجیر زنی برگزار می شود تا اذان ظهر که بعد نماز جماعت می خوانند و ناهار می خورند و اهالی به خانه شان می روند. عده ای از جوانان علم را می گیرند و آن را به تک تک خانه های اهالی می برند و این روز برای مردم خیلی مهم می باشد و مثل اینکه یکی از اهل بیت به خانه آنها می رود. خانه ها را تمیز می کنند و منتظر علم می مانند و با اسفند و قربانی کردن جلوی علم از آن استقبال می کنند و علم را داخل خانه می آورند و با یک سینی شکلات و شیرینی ، میوه و گردو به یکی از متصدیان (یکی از جوانان) می دهند و آن جوان آن را در ظرفی که همراه خود دارد می ریزد. اهل خانه علم را با یک پارچ آب می شویند و آن آب را همه اهالی خانه می خورند و در آخر یکی از جوانان پولی را از صاحب خانه می گیرد و آن پول را خرج مسجد و مقداری از آن هم به شیخ داده می شود و این شیرینی و میوه و غیره که جمع کرده اند در مسجد بین اهالی تقسیم می شود و قربانی ها به مسجد داده می شود. این مراسم تا اذان مغرب ادامه دارد. اسم این مراسم علم گردانی می باشد. روز هفتم نیز مانند روزهای اول تا ششم محرم می باشد.

← شب هشتم محرم
در شب هشتم ماه محرم تا بعد از شام دیگر مراسم سینه زنی و زنجیرزنی در مسجد برگزار نمی شود زیرا مردم از مسجد تا مزار شهدا دسته می برند و بعد از آن آقایان (جوانان) علم را به امامزاده مجدالدین می برند البته با مراسم نوحه خوانی و سینه زنی همراهی می کنند. بعد از زیارت در امامزاده مجدالدین به جوانان گوشت می دهند. و هر کس که نذر داشته باشد باید چراغ هایی را که در امامزاده وجود دارند روشن کنند. در اینجا قابل ذکر است که این امامزاده برق ندارد و این مراسم تا ۳ نصف شب ادامه دارد و در پایان به منزل چهار نفر از اهالی می روند و با گوشت ، شیر ، کیک پذیرایی می شوند و ساعت ۴ نیمه شب به خانه هایشان می روند.

← روز نهم محرم
در این روز همه طوق ها و علم را به حسینیه حضرت ابوالفضل (ع) روستا می آورند. این حسینیه بنام شهید قدرت ا... الیاسی می باشد و همانند روزهای قبل مراسم روضه خوانی و مصیبت برگزار می شود و در آخر سله را می بندند و با مراسم نوحه خوانی و زنجیرزنی سله را همراه طوق و علم به مزار شهدا می برند در این جا هرکس برای مرده هایشان خیرات می کنند و بعد از آن از شهر دیباج دسته به روستای تویه می آید دسته هم با مراسم نوحه خوانی و زنجیرزنی به مزار شهدا می آیند در این روز کسی که در آن سال مرده باشد علم بر مزار آن مرده می برند و خویشاوندان آن مرحوم یک روسری مخصوص که قبلاً بر روی قبر پهن کرده بودند به علم می بندند و بعد آقایان روستا به امامزاده مجدالدین می روند. چون در آنجا شخصی به نام علی اکبر ناهار می دهد و بعد از رفتن آقایان ، خانم ها بر سر مزار سید مختار می روند که وی فردی غریب بود و در زمان های قدیم به هیزم کشی مشغول بود در این روستا مرحوم شده و همانجا دفن شد. خانم ها بر سر مزار این شخص زیارت عاشورا می خوانند.

← روز دهم محرم
در این روز دسته از مسجد جامع با مراسم نوحه خوانی و زنجیرزنی از پشت روستا به مزار شهدا و در آنجا بعد از فاتح خوانی با مراسم شام غریبان به مسجد المهدی (عج) می روند تا اذان ظهر که بعد از آن به مسجد جامع می آیند ، بعد از نماز و ناهار به خانه هایشان می روند و در ساعت ۵/۲ مردم به شهر دیباج می روند و دسته در آنجا از سر جاده تا امامزاده محمد دیباج با مراسم سینه زنی و زنجیرزنی حرکت می کند. اعتقاد مردم این است که تا زمانی که شام نخورده اند هیچ جا نباید بروند (دامغان) زیرا می گویند باید قتل شکسته شود.

← روز یازدهم محرم
در این روز دسته زنجیرزنی به دامغان می رود و در آنجا عموم مردم پول جمع می کنند و در مسجد بلال شهرک بوستان ناهار می دهند. و در آخر به روستا برمی گردند. در شب یازدهم محرم شام می خورند و مراسم سینه زنی و زنجیرزنی برگزار می کنند.

منابع[ویرایش]

ابوالفضل جدیدی فاطمه فوادیان    

جستارهای وابسته[ویرایش]

محرم در روستای عریب محله بهشهر
محرم در روستاهای استان اردبیل



جعبه‌ابزار